موسیقی در اسلام(قسمت هفتم)
همان گونه که می دانید ما در قسمت های قبل موسیقی را از جنبه های قرآنی و روایی و دیدگاه های علماء و فقها و محدثین بررسی نمودیم، و اینک در این مقال به جمع بندی آن خواهیم پرداخت!
یکی از تفریحاتی که باعث آرامش روح و شادی بخش دل و گوش است، آواز خوانی است!
در ترانه جز زیبایی دنیایی که روان ها را شاد می کند و به نشاط وا می دارد و فطرت ها آن را نیک می دارد و گوش ها مشتاق آن می شود ، چیزی وجود ندارد؛
لذا ترانه لذت گوش است.
همان طوری که غذای خوشمزه لذت معده و منظره ی زیبا، لذت چشم، بوی پاک، لذت بویایی است و…!
حال این سؤال پیش می آید که:
آیا چیزهای پاکیزه — یعنی امور لذت بخش — در اسلام حرام اند یا حلال؟
در پاسخ باید گفت:
در اسلام چیز خوبی نیست که — روان ها و عقل ها آن را خوش بدارند– و خداوند آن را از سر رحمت به این امت که رسالت عامه دارند و دینشان جاودانه است، حلال نکرده باشد!
و از طرفی به هیچ یک از مردم این اجازه داده نشده که بر خود یا بر دیگران طیباتی را که رزق خداوند است، حتی به اندازه اندک، حرام گرداند، حال نیت او هر چقدر درست باشد یا به خاطر خدا باشد.
چرا که حرام کردن و حلال کردن حق خداوند است و کار بندگان نیست.
اگر تأمل کنیم ، می بینیم که ترانه دوستی و خوشحالی در هنگام شنیدن صدای خوب ، تقریباً غریزه ای انسانی و فطری بشری است، چنانکه کودک شیر خواره در گهواره اش با صدای خوش و آهنگین از گریه باز می ماند و ساکت می شود!
حتی از این گذشته پرندگان و حیوانات تحت تأثیر صدای خوب و نغمه های موزون قرار می گیرند.
با این اوصاف برخی چنین می پندارند که اگر موسیقی در انسان ایجاد تحرک نماید و انسان را به حرکت و رقص وادارد ، حرام است!
در پاسخ این عده امام محمد غزالی رحمه الله علیه چنین فرموده است:
” کسی که سماع وی را به حرکت واندارد، ناقص و دچار عدم تعادل و از روحانیت به دور است و در سختی و خشک طبعی بر شتران ، پرندگان و همه ی حیوانات برتری دارد، چه شتر از آواز شتربان به گونه ای متأثر می شود که بارهای سنگین بر او سبک می آید و مسافات بلند بر او کوتاه می شود – بخاطر نشاط در گوش دادن به آن– و چنان نشاط بر او غلبه می کند که از خود بیخود می گردد.”
اگر ترانه دوستی غریزی و فطری است، آیا دین برای جنگیدن با غرایز و امور فطری آمده است؟
هرگز!
دین فقط و فقط برای پاک کردن و تعالی آنها و هدایت آنها به گونه ای پایدار آمده است.
موسیقی درمان قلبی است که از بیماری خستگی و ملال رنج می برد ، لذا مباح است، اما نباید در آن افراط کرد همچنانکه نباید در خوردن دارو افراط کرد.
دین ، افراط و اسراف را در هر چیزی حتی در عبادت حرام کرده است، چه برسد به اسراف در لهو وقت و صرف کردن برای آن، اگر چه مباح باشد!
در اینجا به دو نکته ی اساسی و مهم که سبب شده برخی موسیقی را حرام بدانند اشاره می نمایم:
اول اینکه همانگونه که قبلاً بیان نمودیم، در اکثر ادیان عباداتشان همراه با موسیقی بود و روبروی بت ها و مجسمه ها، بطوری که هم اکنون نیز این امر در بسیاری از ادیان مشاهده می شود و وجود دارد مانند مسیحیت که در کلیسا موقع خواندن دعا و عبادت نمودن ارگ نواخته می شود و یا هندوها که زنگ می زنند و…
و همچنین مشرکین که هنگام طواف با کف زدن و سوت زدن عبادت می کردند ، اما با آمدن اسلام ، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم مشاهده نمود که آنها در هنگام شنیدن موسیقی حس عبادت می نمایند ، لذا آنها را از شنیدن موسیقی نهی کرد، تا آنها را از این حس نادرست دور نماید و بدین علت برخی تصور نموده اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم موسیقی را حرام دانسته !
در صورتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفتی با موسیقی ننموده بلکه با آن موسیقی مخالفت نموده که آنها را به گذشته ی مملو از شرک و خرافات بر می گردانده و آن احساس عبادت در آنها زنده می شده !
اما در زمان های بعد که این حس عبادت در هنگام شنیدن موسیقی وجود نداشت و از بین رفته ، پس چون آن علت وجود ندارد ، پس نمی تواند موسیقی حرام باشد، زیرا ما الان با شنیدن موسیقی هیچ احساس عبادتی نخواهیم کرد، و برایمان جنبه ی تفریح و تفنن و شادی دارد نه چیز دیگر!
دومین مسئله آن است که گوش دادن به ترانه در زمان های گذشته ، نیازمند حضور در مجلس ویژه و اختلاط آوازه خوانان زن و مرد و شراب و رقص و… اطرافیانشان بود و خیلی کم پیش می آمد که چنین مجالسی از منکرات شرعی و دینی به دور و سالم بمانند.
و بدین علت برخی از علمای آن دوران ها موسیقی را حرام می دانستند!
اما امروز آدمی می تواند به دور از مطربان و مجالس مخصوص آنان به ترانه ها گوش دهد .
که بدون شک این نکته عامل آسان گیری و تمایل به جواز موسیقی در این زمان است.
پس از این توضیحات کافی و جامع ، باید دانست چیزهایی هستند که هر شنونده ای می تواند در آنها خود مفتی و فقیه باشد!
اگر ترانه یا گونه ی خاصی از آن، غریزه ی وی را تحریک کند و وی را مفتون سازد و وی را در تخیلات واهی سوق دهد و جنبه ی حیوانی اش را بر جنبه ی روحانی بشوراند، بر او لازم است تا از آن دوری گزیند و روزنه ای را که از خلال آن باد فتنه بر دین و قلب و روحش می وزد، ببندد، و آرام گیرد و سلامت یابد.
پایان
والسلام علی من اتبع الهدی
✍🏻سید محمد هاشمی
۲۸/۶/۱۴۰۱
لینک کوتاه:
📚 جناب آقای سید محمد هاشمی چون هفت قسمت موسیقی در اسلام به رشته تحریر در آورده اید و نوشتن زحمت دارد مطلب جالب و شنیدنی بود بدین وسیله گروه انجمن اتحاد وتوسعه شهرستان اوز از حضرتعالی تشکر میکنیم از اینکه وقت میگذارید و این پیام عالیه انتقال میدهید سپاسگزاریم …🙏🌺🌺
یک دنیا سپاس و تشکر از بزرگوار محترم آقای سید محمد هاشمی که با دیدی باز و بی تعصب های به جا و بی جا این مطلب مهم و که در طول گذشت سده ها بنابر به مقتضای سلائق و علائق زمام داران و علمای وقت کم کم به معظلی بزرگ برای مردم تبدیل شده بود طوریکه این راهم به مانند حجاب که در واقع قرن ها قبل اسلام بوده بود و نبود اینها رو مترادف مسلمانی و دینداری دانستند و چه بلاها و زجرهایی که از این ناآگاهی ها و کج فهمی ها و کژ فهماندن ها وتعصبات خشک… ادامه »
آقای هاشمی سلام شما که پیرامون شرع مقدس اسلام مطلب مینویسید خواستم تقاضا کنم تعدد ازدواج در اسلام بتویسید وآیا زن گرفتن دو یابیشتر آیا مساوات وعدالت را فراهم میاورد واقعآ زن یا زنان قبلی راضی به این کار شوهرخود میشوند
سلام و درود
دوست گرامی در خصوص تعدد زوجات کتابها و مطالب و مقالات بسیاری نگاشته شده است، و می توانید به آنها مراجعه نمایید!
اما حسب الامر درخواست شما و وظیفه چنانچه فرصت و وقت اجازه دهد و عمری باقی باشد در این خصوص هم ان شاءالله مطالبی خواهم نوشت.
با تشکر و احترام