۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی گرامی باد، فرهنگ عمومی به چه معناست؟
پیام دانش: چهاردهم آبان ۱۴۰۰ مصادف است با روز فرهنگ عمومی که در معادلات عمومی شهرستان و شهر اوز از جاذبیت مهمی برخوردار است مهم از آن منظر که شهر چندین سال در رقابت برای دست یابی به احراز پایتختی کتاب کشور حضور دارد و در سال جاری نیز در ردیف پنج شهر ایران به دور نهایی راه یافته است و بدین خاطر مطلبی در رابطه با معنی فرهنگ عمومی و باورهایی که نسبت به آن وجود دارد به شرح زیر درج می شود:
فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گستردهای است که در میان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزهای از عقاید، ارزشها، جلوههای احساسی و هنجارهاست که اجبار اجتماعی غیر رسمی از آن حمایت میکند و فراتر از گروهها و اقشار خاص در کلیت جامعه مورد قبول است.
نامگذاری روز فرهنگ عمومی
شورای فرهنگ عمومی ۱۴ آبانماه را در تقویم سال ۱۳۸۷ به نام “روز فرهنگ عمومی” نامگذاری کرد. روابط عمومی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی اعلام کرد در چهارصد و شصت و ششمین جلسه این شورا روز ۱۴ آبان که مصادف با تصویب آئیننامه شورای فرهنگ عمومی است، به نام روز فرهنگ عمومی مصوب گردید.
فرهنگ عمومی چیست؟
فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس اعضای جامعه است. فرهنگ راهنمای اعمال انسانها و معرف جهان بینیهای آنها در زندگی است. فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گستردهای است که در میان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزهای از عقاید، ارزشها، جلوههای احساسی و هنجارهاست که اجبار اجتماعی غیر رسمی از آن حمایت میکند و فراتر از گروهها و اقشار خاص در کلیت جامعه مورد قبول است.
ویژگیها و شاخصهای فرهنگ عمومی:
-
فرهنگ عمومی دارای دو جهت «عینی» و «اعتباری» است که میبایست هر دو را مدنظر داشت. هیچ کس بهتر از مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای، این دو بعد فرهنگ عمومی را تبیین نکردهاند. از نظر ایشان فرهنگ عمومی دو بخش دارد: یک بخش آن ظاهری و بارز مثل: شکل لباس و شکل معماری است که تأثیر خاصی بر روی ذهنیات و خلقیات و منش و تربیت افراد دارد و بخش دیگرش مربوط به امور نامحسوس مثل اخلاقیات فردی و اجتماعی مردم، وقتشناسی، وجدان کاری، مهمان دوستی و احترام به بزرگترهاست.
-
فرهنگ عمومی حوزهای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست، بلکه تداوم آن در گرو اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکلها و سازمانهای غیردولتی (غیررسمی) است. برخلاف حوزه فرهنگ رسمی که در نهایت، اجبار فیزیکی از آن حمایت میکند، حوزه فرهنگ عمومی عمدتاً بر پذیرش و اقناع استوار است و عدم پایبندی به آن مجازات، به معنای حقوقی کلمه، را در پی ندارد. به عبارت دیگر مفهوم فرهنگ عمومی در تقابل مردم ـ دولت مفهوم پیدا میکند.
-
فرهنگ عمومی مؤلفههایی از فرهنگ است که تأثیرات آن عام و فراگیر میباشد و عامه مردم در کیفیت آن نقش دارند و از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف و عادات و رسوم و زبان ساخته میشود و یا تأثیر مشهود میپذیرد و عموم جنبهها و عرصهها و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و عموم مردم نسبت به آنها حساسیت و شناخت دارند.
فرهنگ راهنمای اعمال انسانها و معرف جهان بینیهای آنها در زندگی است
-
فرهنگ عمومی، سازندگان و عاملان خاص خودش را دارد که بر بخشی از آنها دولت نظارت میکند. نزدیک شدن به فرهنگ عمومی و اصلاح آن از طریق بخشنامه میسر نیست.
-
فرهنگ عمومی مانند کل نظام فرهنگی و فرهنگ، در چهار وجه ظاهر میشود: درونی، روانی، نمادی، نهادی و آثار. از این رو میتوان رگههای فرهنگ عمومی را در همه این جلوهها یافت. فرهنگ عمومی، در کنار فرهنگ رسمی، در همه حوزههای زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و آموزش و پرورش و نظایر اینها حضور دارد. از این رو نمیتوان آن را به حوزه مشخصی محدود ساخت.
مفهوم اصلاح فرهنگ عمومی:
دو مفهوم کلی از کلمه اصلاح به ذهن متبادر می شود:
یکی تجدید شکل فرهنگ عمومی مدنظر است یعنی سامان جدید و نو به مواد فرهنگ دادن به گونه ای که فرهنگ عمومی شکل تازه ای پیدا کند و دیگری منظور از اصلاح، رفع کژیها و انحرافات آن می باشد که اینجا دو حالت پیش می آید:
الف: بازگشت به اصل و منشأ فرهنگ عمومی و پیرایش آن از عناصری که به مرور زمان وارد آن شده است.
ب: ارجاع فرهنگ عمومی به غایت و هدف مورد نظر و سعی در رفع موانع دست یابی به هدف.
ضرورت اصلاح فرهنگ عمومی:
دست کم به سه دلیل اصلاح فرهنگ عمومی ضروری است:
نخست آنکه: نسلهای تازه هر ملت باید راه و رسم زندگی را فرا گیرند و این امر از طریق «انتقال» فرهنگ رخ می دهد. انتقال فرهنگ جریانی است که طی آن نسل جدید با شیوه زندگی نسل قدیم آشنا می شود و چگونگی زندگی کردن به شیوه آنان را می آموزد.
دوم آنکه: انتظار پذیرش بی چون و چرای تجربه گذشتگان توسط نسلهای جدید، خارج از طبیعت آدمی است و چون و چرا کردن، پدیده ای را با خود دارد که نقد و بررسی یا «ارزیابی» نامیده می شود. پس می توان گفت: که فرهنگ عمومی هر ملتی همواره در معرض ارزیابی نسلهای تازه است و در این جریان نقد و بررسی، کاستی ها و راستی ها رخ می نمایانند.
سوم آنکه: مسائل و نیازهای زندگی، اموری متغیر هستند و پاسخگویی به آنها ضرورت دارد. تلاش برای پاسخ گویی به نیازهای تازه و در عین حال رفع کاستی های برملا شده در جریان ارزیابی فرهنگ، به ایجاد شیوه های زندگی یا فرهنگ عمومی منجر می شود. و جریان ایجاد یا توسعه فرهنگ زمانی می تواند یک جریان اصلاح گرا یا کمال بخش باشد که شناخت درست و ارزیابی دقیق، بنیادهای آن را تشکیل داده باشند.
اصول اصلاح فرهنگ عمومی:
در اصلاح فرهنگ عمومی می بایست نکات زیر را در نظر داشت و به کار بست:
-
تغییر در باورها و دیدگاههای مردم و مسئولان نسبت به اصلاح فرهنگی به این صورت که اصلاح فرهنگ عمومی امری پیچیده، تدریجی، کم جلوه و پنهانی و همگانی است.
-
دخالت دادن مردم برای تغییر.
-
توجه و اهمیت به قدرت فرهنگ در جریان تحول و تکامل جامعه.
-
ادراک و احساس ایجاد تغییر در فرهنگ عمومی جامعه به شکل سیستماتیک و منظم.
-
در نظر گرفتن باورهای اصیل مذهبی و ملی مردم جامعه به عنوان پایه های بنیادین برای تغییر.
لینک کوتاه:
با تشکر از جناب عزیز خضری فرهنگ عمومی را خوب تشریح نموده آید قطعا تغییر و تحول در فرهنگ عمومی مردم بسیار آهسته ودر طول زمان صورت میگیرد متاسفانه تحولات و دگرگونی های اجتماعی مانند انقلابات وتغییرات حکومتی هم باعث تغییر نگرش دستوری در فرهنگ عمومی میشود که باعث عقب گرد تاریخی هم میشود
اوز فی الواقع یک شهر فرهنگی و کسی به آن شک ندارد نه تنها در حوزه شهرستانهای لارستان بلکه در استان فارس اما فرهنگی که با کار وپیشرفت بیشترشهر توام نباشد یکجای این فرهنگ لنگ میزند بگذریم من از اداره فرهنگ وارشاد و کتابخانهایاوز تقاضا میکنم آماری از کتابخوانها را ارایه بدهند اینکه با سروصدا بگویند مافرهنگی هستیم ولی آماری از آن نداشته باشند فقط آب در هاون کوبیدن است باید قبول کنیم اوز در باد سروصدای فرهنگی دچار عقب ماندگی اساسی است و به خیرین دارد خودی نشان میدهد
به عنوان یک اوزی میگویم که موضوع اوز یک شهر فرهنگی است را چندان جدی نمیدانم ما به نسبت شهرهای مجاور نه کتاب خوان بیشتری داریم نه مردمان ما با سواد ترند ونه آگاهی بیشتری به مسایل اجتماعی و فرهنگی ونه آموزش وپرورش ما بهتر است این شهر فرهنگی اوز جریانی کاذب ودلخوش کردن به گذشته های دور است که مردم ما باسوادتر. و جهاندیده تر بودند در شرایط فعلی ما ارجاعات مختلف عمران وابادی وحتی کیفیت آموزش وپرورش. از شهرهای مجاور عقب تر هم هستیم لطفا فعالان اجتماعی در اوز بر طبل تو خالی شهر فرهنگی نکوبند زیرا ما… ادامه »