نفحات قرآن قسمت بیست و چهارم
پرسش:
منظور از تغییر خلقت چیست ؟
پاسخ:
بسم اللّه والحمدللّه، والصلاه والسلام علی رسول اللّه و اصحابه اجمعین:
خداوند در این آیات سوره نساء می فرماید:
«إِنْ یدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ یدْعُونَ إِلَّا شَیطَانًا مَرِیدًا»
(النساء/۱۱۷)
آنچه غیر از خدا می خوانند، فقط بتهایی است (بی روح)، که هیچ اثری ندارد؛
و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است.
«لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا»
(النساء/۱۱۸)
خدا او را از رحمت خویش دور ساخته؛ و او گفته است:
«از بندگان تو، سهم معینی خواهم گرفت!»
«وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّینَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیغَیرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یتَّخِذِ الشَّیطَانَ وَلِیا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا»
(النساء/۱۱۹)
و آنها را گمراه می کنم! و به آرزوها سرگرم می سازم!
و به آنان دستور می دهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینش پاک خدایی را تغییر دهند!
(و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)
و هر کس، شیطان را به جای خدا ولی خود برگزیند، زیان آشکاری کرده است.
برخی از مفسرین عبارت
« فلیغیرن خلق اللّه »
را به معنای تغییر دادن خلقت خداوند ( اخته کردن غلامان ، خالکوبی بدن و نظایر آن ) دانسته اند.
جماعتی از عوام نیز از این آیه به حرمت تراشیدن ریش و برداشتن ابرو استدلال کرده اند.
در اینجا سعی خواهیم کرد به ردّ این استدلال ها که از آیهٔ فوق شده بپردازیم :
قبل از هر چیز باید به این عده گفت :
به کدام دلیل تراشیدن موی صورت تغییر خلقت و حرام است ولی تراشیدن موی سر و گرفتن ناخن تغییر خلقت نیست ؟
ممکن است بگویند که این قسمت ها استثنا شده است .
در این صورت میگوییم این استثنا به اصطلاح علم اصول
« استثناء و تخصیص اکثر » است که مستهجن و قبیح می باشد.
برای روشن شدن مطلب مثالی ذکر می کنیم :
باغبانی به مهمان تعارف می کند و می گوید باغ متعلّق به خود شما است ، می توانید از میوه ها صرف کنید منتهی به درخت های سیب دست نزنید و از میوه های قسمت شرقی نیز نخورید و همینطور به درختان گلابی نیز نزدیک نشوید و…
البته این نوع استثناء که به
« تخصیص اکثر »
معروف است ، زشت و مستهجن است.
این که شیطان گفته است من امر می کنم که مردم خلقت الهی را تغییر دهند این خود می رساند که تغییر خلقت در هر جا و به هر علّتی که باشد ناروا است و استثناء پذیر نیست که خدا بگوید در فلان مورد مانعی ندارد.
بنابراین چون تغییر خلقت مسئله ای است که استثناء پذیر نیست مسلّماً منظور از آن تراشیدن ریش و… نمی باشد.
اما معنای صحیح آیه :
منظور از « خلقت » فطرت هایی است که خداوند در بشر نهاده است که مهمترین آنها عبارتند از توحید و نیز غرائزی نظیر طرفداری از مظلوم ، کمک به درماندگان و اظهار نیازمندی به شخص مقتدر نه عاجز و امثال آن.
مسلّماً منظور شیطان از ذکر این که « مردم را وادار می کنم که خلقت خدا را تغییر دهند» این است که فطرت های بشر را فاسد می سازم و اعمال ناشایست را در نظر آنان خوب جلوه می دهم .
دلیل دیگری که نادرستی اینگونه تفسیر را می رساند ، این است که نظیر این آیه در سوره ی روم آیه ی ۳۰ ذکر شده که دلالت تامّ بر فطرت خداشناسی و یگانه پرستی بشر دارد. میفرماید:
« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ »
(الروم/۳۰)
پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن!
این فطرتی است که خداوند،انسانها را بر آن آفریده؛
دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛
این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی دانند!
باید گفت که جمله ی
« لا تبدیل لخلق اللّه »
با آیه ی مورد بحث منافاتی ندارد زیرا
« تغییر خلقت »
( که عبارت از همان تغییر فطرت باشد مثل این که ظلم را ظاهراً در نظر کسی نیکو جلوه دهند) امکان دارد ولی باز قابل اصلاح است ، اما
« تبدیل خلقت »
( که فطرت کسی بطور کلّی عوض شود :
مثلاً شخصی همیشه ظلم را خوب و عدالت را قبیح بداند و به هیچ وجه آن شخص قابل اصلاح نباشد ) امری است محال ، و بنا به توضیحاتی که دادیم معنای
«فلیغیرن خلق اللّه »
این است که شیطان فطرت های نیکو را که در نهاد انسان هست تغییر می دهد ، مثلاً ظلم را ظاهراً و موقتاً در نظر آنان نیکو جلوه می سازد و…
و این تدلیس و زینت کردن و زیبا جلوه دادن بدی ها از کارهای شیطان است که با این روش ما را فریب می دهد و اغواء می سازد!
«قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغۡوَیۡتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَأُغۡوِیَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ»
( حجر/٣٩ )
شیطان گفت: پروردگارا!
به سبب این که (به خاطر این انسان) مرا گمراه ساختی، (معاصی و اعمال زشت را) در زمین برایشان میآرایم و جملگی آنان را گمراه مینمایم.
آری، کار شیطان تزیین نمودن اعمال زشت و باطل است، آن نازیبایی ها را چنان زینت می دهد و با آن زیبایی ها ما را فریب می دهد، بگونه ای که ما می پنداریم و تصور می کنیم که بهترین کار را انجام می دهیم.
و هیچ احدی را از این اغواء و فریب گریزی نیست ، مگر بندگان مخلص و با تقوای خداوند!
او حتی برخی بدعت ها را در عبادات چنان وارد می سازد و آن را چنان تزیین می نماید که ما تصور می کنیم با انجام آنها اجر و پاداش بزرگی نصیب مان خواهد شد ، در صورتی که کاملاً عکس این خواهد بود ، و چه بسا ما به خاطر انجام آن بدعت ها و اضافه هایی که به گمان ما بسیار هم عمل نیک و خوبی بوده اند مورد مؤاخذه قرار گیریم و گناهکار شناخته شویم.
لذا شخص با تقوا باید این مرزها را به درستی بشناسد تا در دام فریب شیطان نیفتد.
الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ
سید محمد هاشمی
۱/۳/۱۳۹۹
۲۸ رمضان ۱۴۴۱
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید