نفحات قرآن قسمت بیست و یکم
پرسش:
آیا اصول دین از امور ظنی است یا یقینی؟
پاسخ:
الحمدللّه رب العالمین والصلاه والسلام علی رسوله الکریم و اصحابه اجمعین
در اصول دین ظن و گمان و احتمال کافی نیست، بلکه در هر امری از امور دین گمان کافی نیست، و هر کسی باید تحصیل علم ویقین کند!
خداوند در سورهٔ اسراء آیه ۳۶ فرموده است:
«ولا تقف ما لیس لک به علم»
پیروی مکن آن چه را که به آن علم نداری!
و در سوره محمد آیهٔ ۱۹ فرموده است:
«فاعلم انه لا اله الا اللّه»
بدان که خدایی جز خدای حقیقی نیست!
و در سوره جاثیه آیهٔ ۳۲ فرموده است:
«ان نظن الا ظناً و ما نحن بمستیقنین»
ما نبودیم مگر اهل ظن، و اهل یقین نبودیم!
در این آیه خداوند مذمت فرموده از کفار و مجرمینی که اهل گمان و مظنه بوده و خود را به یقین نرسانده بودند!
و در سوره یونس آیهٔ ۳۶ فرموده است:
«و ما یتبع اکثرهم الا ظناً ان الظن لایغنی من الحق شیئاً»
و بیشتر آنها جز از گمان [ وپندارهای بی اساس] پیروی نمی کنند [ در حالی که ] گمان هرگز انسان را از حق بی نیاز نمی سازد[ و به حق نمی رساند].
بنابر این انسان باید کسب یقین کند و به هلاکت و یا به سعادت و راه آن دلیل داشته باشد!
در سوره بقره آیهٔ ۴ فرموده است:
«و بالاخره هم یوقنون»
اهل تقوی و ایمان کسی است که به آخرت یقین داشته باشد!
و در سوره انفال آیهٔ ۴۲ فرموده است:
«لیهلک من هلک عن بینهٍ و یحیی من حی عن بینهٍ»
تا آنها که هلاک [ و گمراه] می شوند از روی دلیل و اتمام حجت باشد؛ و آنها که زنده می شوند [ و هدایت می یابند] از روی دلیل روشن باشد!
حال با توجه به آیات فوق توضیحاتی را برای فهم و درک بیشتر ارائه می دهیم.
دین مقدس اسلام از اعتقادات و احکام تشکیل شده که در بخش اعتقادات، از مکلف، ایمان و اعتقاد، و در بخش احکام نیز از مکلف، عمل خواسته شده است.
در اعتقادات، تقلید جایز نیست و باید با دلیل های عقلی و تفکر، به آن اعتقادات یقین پیدا کرد؛
اما در بخش احکام لازم نیست همه مسلمانان، توسط ادله شرعیه به احکام الهی برسند، بلکه می توانند با تقلید از صاحب نظران به وظایف خود، عمل کنند.
مسائل اعتقادی دو گونه اند:
الف) اصول دین؛
انسان مسلمان باید به اصول دین یقین پیدا کند.
این یقین باید بر اندیشه و دلایل عقلی مبتنی باشد.
افزون بر این، هر مسلمانی باید به اصول دین اعتقاد تفصیلی داشته و به تک تک آنها معتقد باشد؛ زیرا اینها اصول اعتقادی دین است و اعتقاد به بعضی از آنها کفایت نمی کند.
این اصول، به طور کلی در تمام ادیان آسمانی وجود دارد و می توان گفت اعتقاد عقلی به آنها، از ضروریات ادیان الهی است و هر کس برخی یا همه این اصول را نپذیرد و انکار کند، از قلمرو دین خارج است.
راه یافتن به دین اسلام، بر سه اصل اساسی استوار است:
در آغاز، اعتقاد به وحدانیت خداوند و اینکه تنها آفریننده جهان هستی اوست و شریکی ندارد.
سپس، اعتقاد به اینکه خداوند، پیامبر اسلام را برای هدایت انسانها فرستاده است و آنچه او آورده، از قرآن و احکام دیگر، همگی حق محض است و اطاعت از آنها واجب است.
سومین اصل، معاد می باشد.
انسان باید برای جهان سرانجامی را به عنوان آخرت بپذیرد که در آن جهان به حساب اعمال انسان ها رسیدگی خواهد شد.
این سه اصل را با عناوین «توحید» و «نبوت» و «معاد» می شناسیم و آنها در تحقق دین، موضوعیت استقلالی دارند.
یادآوری این نکته ضروری است که انکار این اصول ـ هر چند از روی جهل قصوری باشد ـ موجب کفر است و هر کس به این اصول معتقد نباشد کافر خواهد بود.
ب) فرعیات اصول دین؛
مانند دانستن مفصّل مسائل برزخ و صراط و خصوصیات بهشت و جهنم.
چون اصل دین به این مسائل بستگی ندارد، لازم نیست دانسته شود و به آنها اعتقاد جزمی تفصیلی پیدا شود.
اصل دین همانهایی بود که در گونه نخست آمد و اگر فرد، غیر از آن دو یا سه اصل را نشناسد و نداند، ایمانش درست است، هر چند اگر این مسائل را بداند، ایمانش افزون خواهد شد.
گذشته از این، در مسائل غیر اصولی، تعبّد و تسلیم به ادله نقلی شرعی جایز است؛
چرا که در این مسائل آنچه از مسلمان خواسته شده است، اعتقاد است نه یقین پیدا کردن.
اما اگر یقین پیدا کرد و بالاتر از آن، جزء مسائل بدیهی دین شد، اعتقاد تفصیلی به آن واجب می شود و انکار آن نیز جایز نخواهد بود.
ویژگی ها و مختصات اصول اعتقادات دینی به شرح ذیل است:
۱- دینداری و مسلمانی در گرو اعتقاد به آنهاست.
با ایمان به آنها در قلب و شهادت به آنها به زبان، فرد مسلمان محسوب می شود.
۲- مرز اسلام و کفر است.
با انکار قلبی و نفی لسانی آنها فرد از اسلام خارج می شود.
۳- تحقیق ، نظر، تحصیل علم و کشف واقع در آنها بر هر فردی لازم است، و تقلید در آنها پذیرفته نیست.
۴- در این مسائل یقین لازم است و تصدیق ظنی بکار نمی آید.
۵- دلیل و استدلال و برهان می طلبد، منتهی به میزانی که خود او را قانع و مطمئن کند.
۶- در بین مسلمانان اختلاف در آن راه ندارد.
۷- علم و اعتقاد به آن بر هر مسلمانی واجب مطلق عینی فوری است.
۸- اصول اعتقادات دینی، اعتقاد به خداوند قادر متعال و نبوت حضرت محمدبن عبدالله صلی اللّه علیه وسلم و آخرت؛ واجب الاطاعه است.
بنابر این در پایان می توان گفت، در بسیاری از امور دین انسان باید یقین حاصل کند و خداشناسی و عبادات او نباید بر پایهٔ حدس و گمان باشد.
الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ
سید محمد هاشمی
۲۹/۲/۱۳۹۹
۲۵ رمضان ۱۴۴۱
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید