مراحل رسیدن به کمال قسمت پنجم توبه ۳ به قلم سیدمحمد هاشمی
نکتهٔ قابل ذکر دیگر در ارتباط با توبه این است که توبه و استغفار فقط فردی و منحصر به ارتباط فرد مؤمن با خدا نیست، بلکه توبه هویت جمعی و اجتماعی هم دارد، یعنی یک جامعه و امّت هم لزوماً توبه کننده است و باید همواره در حال استغفار و توبه باشد.
خداوند در آیهٔ ۵۲ سورهٔ هود می فرماید:
«وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ»
ای قوم از خدا آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید تا از آسمان برشما رحمت فراوان نازل گردند و بر قوت و توانایی شما بیفزاید و زنهار به نابکاری و عصیان روی از خدارحمان مگردانید.
مفهوم روشن تر آیه این است که اول استغفار کنید و بعد توبه کنید.
بدیهی است که بین آن دو فرق است.
«استغفار» فقط پوزش خواستن است، اما «توبه» به معنای بازگشت و تصمیم قاطع بر عدم ارتکاب گناه و دست کم بر عدم ارتکاب گناه پیشین است.
نتیجه و دست آورد توبه چیست؟
افزونی برکات و ریزش رحمت از آسمان و ازدیاد قدرت و توانایی.
چرا باید جامعه توبه کند و اساساً توبه اجتماعی یعنی چه؟
مگر جامعه هم گناه می کند؟
اگر گناه را فقط شراب و قمار و دروغ و… بدانیم، تمامی اینها فردی هستند و بدیهی است که هرگز جامعه با هویت جمعی شراب نمی خورد و قمار بازی نمی کند و به همین دلیل هم افرادی که مرتکب خلافهایی از این دست می شوند را مجازات می کنند و بر آنان حد شرعی جاری می نمایند.
در واقع توبهٔ جامعه مبتنی است بر گناه جمعی.
گناه جمعی عبارت است از عمل شرک آلود و غیر توحیدی و یا ضد توحیدی که عموم جامعه در تصمیم و عمل آن شرکت دارند و لذا هر کسی به میزان سهمی که در آن دارد، مسئول و مجرم است و باید از آن توبه کند.
مثلاً اگر در یک جامعه ستم حاکم باشد و عدالت غایب باشد، چه کسی مقصر است؟
فرمانروا؟
رئیس حکومت؟
قوهٔ قضائیه و سلسلهٔ قاضیان؟
قوهٔ مقننّه؟
مردم عادی کوچه و خیابان؟
پاسخ صحیح این است که : همه،
حتی کسانی که ظاهراً در این میان مسؤولیتی ندارند و حتی از فلان ظلم و یا عدم اجرای عدالت در فلان مورد بی اطلاع اند، در عدم تحقق عدالت مسئول و مجرم اند.
ظالم و یا فرمانروایی بی اعتنا به اجرای عدالت و یا قاضی وظیفه ناشناس و یا قانونگذار مسامحه کار، جملگی مسئول اعمال فردی خودشان هستند و آنان هرگز نمی توانند خود را مُبرّا بدانند؛
اما سخن این است که وقتی در جامعه ای ستمکاری و بی عدالتی و عدم اجرای قانون و حق و یا انحطاط و عقب ماندگی و بی فرهنگی و رذائل اخلاقی و عدم رشد اقتصادی و اجتماعی و علمی و… عمومیت و حتی مقبولیت پیدا می کند، جامعه و مردم با هویت جمعی شان مسئول و خطاکارند.
حضرت علی رضی الله عنه می گوید:
«وقتی ظلمی اتفاق می افتد ظالم و کسی که در ظلم شرکت کرده و مظلومی که تن به ظلم داده است، هر سه مسئول و محکوم اند.»
سید جمال الدین اسدآبادی هم می گوید:
«من از مظلومی که تن به ظلم می دهد بیشتر بیزارم تا ظالمی که ستم می کند.»
خداوند بارها در قرآن اعلام می کند که فلان قریه و جامعه و امت به دلیل ستم کاریشان نابود و هلاک گردانیدیم.
چرا خداوند گناهکاری و فساد و ستمکاری را به قریه نسبت می دهد؟
دلیلش این است که در فساد و تباهی عمومی دریک جامعه عموم افراد آن و البته هر کدام به شکلی و در حدی مسئول بوده اند.
ما عادت کرده ایم که پیوسته خود را بی گناه و غیر مسئول بدانیم و تمامی فسادها را به دیگران نسبت دهیم، و حال آن که همه ما در زیست اجتماعی مسئول هستیم و مسئله فقط این نیست که خود شراب نخوریم و زنا نکنیم، بلکه حتی اگر دیگران هم فساد می کنند ما مسئول هستیم و لذاست که نه تنها باید در ارتباط با گناهان شخصی مان توبه کنیم، بلکه از گناهانی که دیگران هم مرتکب شده اند، نیز باید استغفار کنیم.
به هر حال جامعه هم مانند فرد، به دلیل این که همواره در معرض انحطاط و گناه قرار دارد و عملاً نیز مرتکب آن می شود، پیوسته باید توبه کند و از فساد به صلاح و از شرک به توحید و از انحطاط به پیشرفت و توسعه انسانی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی برود.
[ ادامه دارد…]
والسلام علی من اتبع الهدی
سید محمد هاشمی
۲۶/۲/۱۳۹۸
۱۱ رمضان ۱۴۴۰
لینک کوتاه:
دوردءخدواندءبرآقایءصیدءمحمدءهاشمی ماشاالله خیلیءخیلی؟ عالی؟ خداحفظش؟ کند
ممنون از آقای هاشمی که بزیبایی احکام دینی را خیلی واضح تشریح میکنند