مراحل رسیدن به کمال قسمت چهارم توبه ۲ به قلم سیدمحمد هاشمی
منظور ما از گناه هر فکر و یا عملی است که انسان را دچار غفلت کند و از شدن الهی و توحیدی اش باز دارد.
در شریعت ادیان، از جمله اسلام، حلال ها و حرام ها به صورت حداقل و در حوزهٔ معینی و در موارد مشخصی مطرح شده اند.
اما در بحث ما غیر از آنها، صدها مورد دیگر وجود دارد و یا می تواند وجود داشته باشد که گناه و معصیت بوده باشد.
این بر می گردد به میزان خودآگاهی و خدا آگاهی آدمی، جملهٔ معروف «حسنات الأبرار سیئات المقربین»
به خوبی گویای منظور ما در این بحث است.
مثلاً اینکه در اسلام برخی از چیزها بر مردم حرام نیست، اما بر مسؤلان و فرمانروایان حرام است؛
برای مثال، هدیه گرفتن و هدیه دادن حلال و روا و حتی خیلی خوب و ممدوح هست، ولی قاضی حق ندارد هدیه بگیرد و کسی هم حق ندارد به قاضی هدیه بدهد.
راستی چه عمیق و زیبا می گوید مولوی که ما از نماز خواندنمان هم باید توبه کنیم.
یعنی چه که باید از نماز خواندن توبه کنیم؟
درست می گوید مولوی، چرا که جوهر نماز «تنهی عن الفحشاء والمنکر ولذکر الله اکبر» است.
بدیهی است که نماز فاقداین دو خصوصیت، نماز نیست ولذا نمازگزار باید از آن توبه کند.
در قرآن آمده است که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد، لذا می بینیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم با آن که دارای مقام عصمت بودند می فرماید:
«من روزی صد بار توبه می کنم»
مگر پیامبر چه گناهی مرتکب شده که توبه می کند؟
مسئله در این نیست که پیامبر گناهی مرتکب شده یا نه، باید گفت پیامبر متوجه چیزی است که از دید ما پنهان است و آن بخشندگی خداوند است، و لذتی که از توبه برای انسان حاصل می شود.
زیرا چندان که بنده از گناه رو به توبه می آورد، خداوند نیز به بخشایش خود می افزاید و به خاطر همین است که حافظ خود را مُنیب و خدا را مُجیب، خود را أوّاب و خدا را توّاب می یابد.
أوّاب یعنی کسی که گناه می کند و سپس توبه می کندو دیگر بار گناه و بار دیگر توبه می کند، و در یک کلام یعنی توبه کردندو توبه شکستن.
آنجا که حافظ می گوید:
خندهٔ جام می و زلفِ گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبهٔ حافظ بشکست
توّاب یعنی بسیار توبه پذیر.
تواب صیغهٔ مبالغه است، یعنی کثیر التوبه.
پیر دُردی کش ما گر چه ندارد زَر و زور
خوش عطا بخش و خطاپوش خدائی دارد
دغدغهٔ کسانی چون پیامبران و یا عارفان و اضطراب و پریشانی و نالیدن های مستمر آنان، کاملاً در ارتباط بوده است با احساس گناه و عقب ماندگی شان در مقایسه با غایت وجود و کمال مطلق و مطلق کمال.
اما در مقابل، انبوه مؤمنان بوده و هستند که آرام و خاطر جمع و بی دغدغه زندگی می کنند و همین اندازه که شرابی نخورده اند و یا قماری نکرده اند و یا…
خوشحال و سرمست و شادمانند و چه بسا بر عالَم و آدم فخر می فروشند و حتی بر خدا منّت می گذارند که به سخن او گوش فرا داده و به حلال ها و حرام هایش عمل کرده اند!
توبه یک امر دائمی و مستمر است و تا آخرین لحظه زندگی تمام آدمیان، اعم از صالح و ناصالح و عالی و دانی، توبه ضرورت دارد و باید بی انقطاع صورت گیرد.
پس، توبه و استغفار و پوزش خواهی منحصر نیست به آدمیان جانی و دزد و ریا کار و شراب خوار و زناکار و…
بلکه پیامبران نیز باید همواره توبه کنند و در حال استغفار و توبه باشند.
[ادامه دارد…]
والسلام علی من اتبع الهدی
سید محمد هاشمی
۲۵/۲/۱۳۹۸
۱۰ رمضان ۱۴۴۰
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید