و همت نیکوکاران بی ادعا
بارها گفته و نوشته ام که من اهل کوهنوردی بوده و از آن لذت می برم. خواننده محترم حوصله داشته باش که نمی خواهم از کوه و شکار و چشمه و مناظر طبیعی صحبت کنم، بلکه می خواهم لذت آسایش، پس از سختی و مرارت را برایتان شرح دهم.
پس از حدود شش و یا هفت سال تلاش، سفر کردن، سخن گفتن و کار کردن مثل اینکه به پایان یک کار اساسی رسیده ایم. دو روز قبل طبق دعوت تلفنی، ساعت ۸ بامداد در ساختمان جدید الاحداث دانشگاه آزاد اسلامی اوز حاضر و در جلسه هیات اجرایی شرکت کردم. مختصرا عرض کنم منهای نمای ساختمان و پلکان ورودی که هنوز کاری رویش انجام نگرفته، سرانجام ساختمان غول پیکر دانشگاه سروسامانی گرفته و بیشترش قابل بهره برداری است. به اتفاق هیات و با استفاده از آسانسور به طبقات سه گانه رفتیم. سالن های بزرگ، ۸ باب کلاس درس همه مجهز به صندلی ها و وسائل مدرن دیگر بودند. تابلوهای کلاس که به تخته سیاه معروف است عریض و طویل که استادان بتوانند به هنگام تدریس رویش مانور بدهند.
اطاق ریاست، اطاق کارکنان و اطاق استراحت اساتید هم به میز و صندلی های زیبا آراسته بود.
از همه مهمتر و زیباتر سه سالن ماندگار به نام های تالار فردوسی، سعدی، مولوی که با همت مضاعف افرادی چون شیخ عبدالقادر فقیهی، حاج محمدامین کمالی و حاج ابراهیم کریما سروسامان گرفته که دیدنش واقعا لذت بخش بود. مصالح ساختمان آنچه بکار برده شده همه از درجه یک و ممتاز است .
حال برگردم به اول نوشته ام زیرا احساسی که به من دست داد انگار ظهر گرم تابستان از گردنه و پوزه «آغه ای بندگری» پیاده بالا رفته و به «گال دُت» رسیده بودم که دوبرکه با آب خنک مرا میهمان می کرد و در سایه اش آسوده ام. بلی این زحمت چند ساله همگی دست اندر کاران ساخت بنای بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی اوز است که گویا حدود هفت سال طول کشیده تا با هم دلی و همت خیرین بزرگوار اوزی ساکن دبی به انجام رسیده است.
در این باره علاوه بر تمجید و سپاس بی پایان به خیرین محترم که روی ما را سفید کردند و برخلاف حدسی که زده می شد و مثلا این که خیرین خسته اند و کمکی نخواهند کرد؟ کمک کردند و ساختمان درست شد.
خدا را سپاس مجدد می گویم و به عنوان عضوی از اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی اوز از دور دست یکایک خیرین محترم و عزیز را می بوسم که به ما اعتماد کرده و پذیرای خواهش ما شدند. و توانستیم کاری سترگ را برای زادگاهمان اوز. شهری که مردمش به فرهنگی بودن و علاقه داشتن به مسائل و توسعه فرهنگی زیان زد هستند، جامه عمل به پوشانیم و به بهره برداری برسانیم.
جا دارد در پایان از مهندس محمد امینی تشکر کنم که با درایت و حوصله با دار و ندار ما سازش کرد و کار را به پایان برد و دیگر سپاسگزاری کنم از رئیس سخت کوش دانشگاه حاج عبدالعزیز خضری که واقعا کار را بدست گرفت و با تلاش مضاعف و عمل خستگی ناپذیرش کار را تا اینجا به پیش برد. در پایان یک پیشنهاد
و خواهش هم دارم که نمای ساختمان، دیوارکشی و محوطه سازی دانشگاه هنوز باقی مانده است. هر چند طبق تصمیمی که گرفته شده بزودی دانشجویان عزیز و چشم به راه به ساختمان تازه ساز منتقل می شوند ولی بهتر است هم زمان دیوار، نما و محوطه سازی نیز انجام گیرد و این میسر نیست مگر این که خیرین گرامی و همیشه در صحنه برای آخرین بار دست هیات امنا را بگیرند و به عنوان عیدی سال نو آن را انجام دهند. ان شاءاله
دیدگاه بگذارید
عکی بزنید
نوشتید منبع صدیق پیرزاد احنمالآ اشتباهی نوشتید اگر اشتباه است اصلاح کنید
من بعنوان فردی مطلع از فعالیتهای دانشگاه آزاد که از شروع با آن همراه بوده ام لارم می بینم زحمات چه خود آقای محمدصدیق پیرزاد و چه آقای عبدالعزیز خضری به اتفاق آقایان احمد صمدانی و عبدالحمید خضری و هادی صدیقی وعبدالرزاق اوزایش وحاجیه فاطمه نظری هم خیلی تشکر داشته باشم هر سفر رنج سفر برخودشان هموار میکردند وهر جایی که میدانستند میرفتند تا بقول استاد عزیز بخشهای مهم این ساختمان غول پیکر ظرف ۶سال آماده شود دست همه و خیرین عزیز مقیم دبی و جناب آقای عبدالقادر فقیهی درد نکند
میشه بفرمایید صدیق پیرزاد فلاش انگشت خودرا بسوی چه کسی نشانه برده است
اینشاالله که خیرین کمک وحمایت کنند تا یک نمای عالی برای ساختمان طراحی واجرا شود