پیاده روی عمومی که از طرف مسئولین اداره تربیت بدنی هر سال به مناسبت روز تربیت بدنی برگزار می شود برای ما عامیانی که زیر خطر عموم قرار داریم، موهبتی است الهی. زیرا تمام برنامه برنامه هایی که صورت می گیرد معطوف و متعلق به گروهی خاص مانند فرهنگیان، هنرمندان، شاعران و امثالهم می باشد. از آنجایی که ما نه فرهنگی بوده نه هنرمند. و نه تنها قافیه بلد نیستیم بلکه حرفهایمان هم ردیف نیستند. لذا در شب شاعران نیز جایگاهی نداریم. علی رغم این که اسم ورزش را هم نشنیده بودیم حامیان همیشگی این برنامه شدیم که عمومیتش بدون هیچ شاخه و شعبه و شبهه ای ما را هم در بر گرفت تا لااقل به موجودیت خود شک نکنیم. از آن پس مدیون و سپاسگزار سخنوران اداره تربیت بدنی هستیم که با سخنرانی خود در این جلسات ما را از سوابق و عواقب ورزش بیشتر از خودشان آگاه ساختند.
پس پیاده روی عمومی را می توان در دسته بندی برنامه های ارزشمندی قرار داد که تثبیت سلامت جامعه را تضمین کرده و مازاد بر ما حضور عموم مردم فعال، آگاه، روشن فکر؛ ورزشکار و ورزش دوست را به خود می طلبد. اقشاری که جمعیت بس عظیمی از اجتماع ما را تشکیل می دهند ولی آنچه موجب تاسف است حضور انگشت شمار مردم در پیاده روی همگانی می باشد. بودند بانیانی که با یک حساب خوشبینانه پس از حذف آمار افراد پیر، مریض و معذور به اندازه بقیه جمعیت اوز آش پخته، و جایزه تدارک دیده بودند ولی با دیدن ما حامیان که متشکل بودیم از خودم، دوست عامی تر از خودم و بچه قندانی مان که با سر دادن گریه بالاجبار به جمع پیاده روان پیوسته شده بود!
با همراهی چند تن دیگر به عنوان عموم مردم! جا خوردند و از بس جایزه اضاف آوردند به عنوان بهترین، بدترین، متوسط ترین! و
ترین های دیگر ما را جایزه باران کردند. اقل استقبال صورت گرفته لزوم گذاشتن علامت سوال و تعجب جلو اسم شما و دیگر عزیزان را تایید کرده و ذهن را به کشف رمز ناموفق بودن! مشغول می سازد از آنجایی که بر هیچ کس پوشیده نیست هر چه حضور عموم مردم در برنامه های همگانی بیشتر باشد متقابلا امید پیشرفت در این زمینه بیشتر است. اعضای محترم اداره تربیت بدنی چاره جویی را در این جستند که پیاده روی را به ماهی یکبار تکامل و تداوم بخشند تا شاید کمیت فرجی باشد بر کیفیت. در پی این تصمیم گیری از افراد قلیل حاضر آن زمان تقاضا شد در صورت امکان به جای مسئولین تربیت بدنی هر ماه گروهی مسئولیت بانی بودن این برنامه را به عهده گیرند.
پیامد این تغییر، تحول پیچیده ای بود که بعدها در نحوه برگزاری مراسم به وقوع پیوست زیرا هر بار افرادی متفاوت با سلیقه های متغیر و فکرهای متضاد نوع منحصر به فردی از برگزاری را ارائه دادند. مثلا در دی ماه دست اندرکاران برگزاری پیاده روی عمومی، عموم را عددی نشمردند. و همچون برگزاری سمینارهای خصوصی. مرتبا از عموم مردم خواستن به تجلیل، تکریم، و تشکر از افراد خاص بپردازند. اما در جریان این تقدیر و تشکرات بخت یارشان نبود و فراموش کردند از یکی از اعضای محترم شورا ی شهر قدردانی به عمل آوردند!
پس از یادآوری که با برخورد سخت و جدی مواجه شدند. این گروه برای رفع اتهام خود که نزدیک بود اعضای شورا را در لیست فراموش شدگان قرار دهند اظهار داشتند چون همیشه تنها یک عضو از شورا در پیاده روی همگانی حاضر و بقیه عمدتا غائب هستند باعث رویداد این اتفاق ناگوار بوده است. با ابراز عذرخواهی فراوان مجددا از عموم مردم خواستن برای اعضای بیدار و خواب شورا، با کف مرتب تشویق لازم به عمل آید. البته حضور نمایندگان مردم را شاید نتوان با حضور خود مردم در یک قیاس قرار داد.
اما ارزش غیاب آنها در مقایسه با حضور ما را نمی دانم چگونه محاسبه کردند که کم آوردیم! در آن ماه جمع پیاده روان طبق معمول پس از پیمودن مسیری مشخص و عبور از مکانهایی مانند کتاب فروشی فرید، و شیرینی فروشی نون والقلم، دور هم جمع آمدند و منتظر اعلام مسابقه سلیقه ای از طرف مجریان شدند.
چیزی نگذشت که یکی از افراد پرجنب و جوش گروه با در دست داشتن چند بطری خالی پلاستیکی و یک توپ مستعمل، به میدان مسابقه آمدند و در پی ترتیب دادن مسابقه شبه بولینگ، نهایت تلاش خود را در راستای گذاشتن این بطری های ته گرد بسیار سبک روی زمین ناصاف همراه باچمن سیخکی بکار بستند، با وجود این که تقریبا تمام حضار هیچ امیدی به موفقیت این فرد نداشتند در کمال ناباوری رسیدند که همانا خواستن و توانستن است. پس از پیدا شدن چند بانوی متبحر بولینگ باز، و اخذ جایزه این مسابقه هم به سرانجام مطلوب خود رسید.
اما در ماه بعد یعنی بهمن ماه وقتی شنیدیم قرار است خود اعضای محترم شورا پذیرای مسئولیت برگزاری این برنامه باشند بی صبرانه منتظر بودیم پس از مدت های مدیدی که از به دست گرفتن شناسنامه ما و رای دادن به آنها می گذرد بالاخره ما عامیان ذکر شده هم سعادت دیدار آنها را در این برنامه متشکل شده مفید پیدا کنیم.
اما افسوس که فاصله میان دنیای مجازی با حقیقی را می توان در این مثال خلاصه کرد که وقتی نقاشی، قرار است تصویر دختر بچه ای را بکشد بدون هیچ تاملی انگشتر، گردنبند و حتی تاج زمردین بر سر آن بچه نقاشی می کند ولی در دنیای واقعی و بچه حقیقی اش برای برای خرید تک دانه ای جواهر استخاره می طلبد. استخاره ای که بیشتر اعضای شورا از بین شرکت در برنامه در دست اجرا و یا نوشتن برنامه های در رویای اجرا کردند. و نتیجه این شد که ترجیح دادند اکثریت در خانه بمانند و با گرفتن لیست بیشتری از آن برنامه های رویایی خود و انتشارش در نشریه عصر اوز خودمان بپردازند این شد که ما باز هم با تک حضور همان عضو شورای همیشه حاضر در پیاده روی مواجه شدیم با این تفاوت که مراسم را بدون هیچ توضیحی و یا مسابقه قابل ذکری به سرعت برق و باد و پایان دادند.
و حتی از تشویق کردن مسن ترین شرکت کننده که معمول در عرف پیاده روی هم چشم پوشیدند. ولی آنچه انکارش دور از انصاف است پذیرایی کامل و سالمی از صبحانه بود که توسط ایشان از حضار صورت گرفت جای و تشکر ویژه ای را باقی گذاشت.
پیشتیبانان اسبق اداره تربیت بدنی پس از کم شدن باربانی بودنشان، پشت بانیان جدید را خالی کرده و بیشتر آنها به مرور زمان از صحنه حضور جیم شدند. از بازماندگان این گروه می توان رئیس محترم اداره تربیت بدنی را نام برد، که همواره با ادامه پشتیبانی خود بانیان و حامیان را ممنون زحمات خویش می سازند و همچنین نماینده محترم شورا به هر حال همگی ما هر چند جمعی قلیل دست به دست هم داده افتخار این را داریم که با حضور ماهانه خود و بهاء دادن به چنین برنامه هایی، هدف در رسیدن به این مهم را در سر بپروانیم که فرهنگ مشارکت همگانی را ارتقاء بخشیم و چشم امید ببندیم به مشارکت تک تک شما خوانندگان عزیز در ماههای آینده پس تا اسفند ماه و گزارشی دیگر شما را به خدا می سپارم.
منبع : عصراوز
دیدگاه بگذارید
مطلب ساده ، خوب وروانی است که خواننده را با خود تا سطر آخر میبرد انشالله در ماههای آینده مطالب دیگری از خانم نوشادی در عصر اوز وانعکاس ان در سایت پیام دانش داشته باشیم
تحلیل ظریف و پرمحتوایی نوشته اند البته بخشی را از تعریف و تمجیدبا موضوع متن تناسب نداشت و درمجموع مقاله خوب و شیوا و درستی برشته تحریر درآورده اند
خانم نوشادی تحلیل خوبی از وضعیت پیاده روی کرده است
کلا انگار ما اوزی ها عادت داریم بجای تشویق تخریب کنیم همیشه همینطور بوده که خودمون خودمون رو زدیم این متن شما نه تنها ایجاد انگیزه واسه آینده ای بهتر نمیکنه بلکه افرادی که واسه این کار فعالیت کردن هم نا امید میکنه ما انتظار نداریم مراسم در سطح بین المللی برگزار بشه همینکه نیت ادامه دار بودن این مسیر هستش کافیه و البته کار این دوستان مطمءنن بهتر از کار کسی هست که قلمی به دست گرفته ولی نمیدونه چطور ازش استفاده کنه . خانم نوشادی اگر شما خودتون رو لایقتر میدونین بفرمایین این گوی و این میدان یبار… ادامه »
سلام نوشاد جان .احسنت مطالب جالب و ذوق خاص خودتون نوشتید . درست میگید این شورا فقط روی کاغذ و در روزنامه عصر اوز فقط تبلیغات داشتند .چرا انتظار همکاری و همیاری دارید واقعا فکر میکنید اینها ورزشی .فرهنگی و اجتماعی هستند . واقعا فقط تبلیغاتی هستند و بس .دیروز هم تو نماز جمعه نتیجش رو دیدیم
البته من با خانم نوشادی آشنایی زیادی ندارم ، ولی مطلبشون جالب بود تا انتها خوندم . تحلیل به جایی کردین
جناب محمد شریف باید به عرض برسانم خانم نوشادی درست و بجا فرمودند .هرگاه کسی شما را دعوت کرد حداقل خودشان بایستی در آن مراسم حضور هرچند فیزیکی داشته باشند . واقعا شما به این نتیجه رسیدید که این شورا کارهای مهمی تو این دوسال انجام دادن . لطفا نام ببرید تا ماهم مستفیض بشیم . لطفا مراجعه کنید به تبلیغات انها ببینید چی میگفتند . من خودم و تمام آشناها به انها رای دادیم ولی باور کنید پشیمانیم
نوشاده نوشادی حرفهای حقی زده و تربیت بدنی باید به آن توجه کند ولی امروزها رییس وروسا فقط توقع دارند از آنها تعریف وچاپلوسی شود اگر مسول تربیت بدنی دنبال حقیقت وخدمت است بایستی به حقایق توجه داشته باشد نباید از انتقاد فرارکند باید به زنیکه ازروی خیرخواهی این مقاله قشنگ را نوشته است احترام قایل شود واورا تشویق کند بازهم بنویسد
این خبر میرود به آرشیو و از عکس خبری نشد
علی دستت درد نکنه شما افرادی میخواهید مثل سه دوره قبلی شورا
جناب شریف قرار بر این نبوده و نیست که میدان خالى شود با انتقاد. شما ما را به یاد صندوق انتقاداتى میاندازید که بر سردر هر اداره اى نسب شده. دست مریزاد.