چرا ۱۲ اردیبهشت روز معلم است؟
از کشته شدن خانعلی تا وزارت درخشش
در زمستان سال ۱۳۳۹ جان اف کندی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی رسید و به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. وی پس از انتخاب اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران تجویز و در اجرای آن پافشاری می کرد. کندی معتقد بود این اصلاحات می تواند مانع گسترش کمونیسم و نفوذ شوروی شود، در آن زمان خروشچف رهبر شوروی اعلام کرده بود که ایران سیب گندیده ای است که به زودی به دامن کمونیسم خواهد افتاد. در ایران، نیروهای مخالف رژیم پهلوی یعنی اپوزیسیون از فضای باز سیاسی استقبال کردند و آن را بستری مساعد برای فعالیت های خویش می دانستند. در این اوضاع و احوال باشگاه مهرگان که متعلق به معلمان بود، سعی کرد از این فضا استفاده و برای احقاق حقوق معلمان اقدام کند. مؤسس باشگاه مهرگان شخصی بود به نام محمد درخشش فرزند یدالله که متولد ۱۲۹۴ شمسی تهران بود. وی فارغ التحصیل رشته تاریخ و جغرافیا از دانشسرای عالی تهران بود که به عنوان دبیری فعال در دبیرستان های پایتخت مشغول تدریس بود. درخشش علاوه بر این که یک فرد فعال اجتماعی بود فردی سیاسی هم بود، چون در سال ۱۳۳۲ به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی ایران هم انتخاب شد و تا سال ۱۳۳۶ نماینده مجلس بود. او بعد از کودتای مرداد ۱۳۲۸ سعی کرد تشکلی بین معلمان به وجود آورد و در نهایت باشگاه مهرگان را در خیابان لاله زار نو در خانه ای ۵۰۰ متری تاسیس کرد. در آن باشگاه با حضور عده ای از معلمان مراسم ویژه ای برگزار و شخصیت های مهم برای معلمان سخنرانی می کردند و باعث افزایش اطلاعات معلمان می شدند در آن زمان معلمان از حقوق و مزایای بسیار کمی برخوردار بودند، به طوری که یک دبیر با سابقه با مدرک لیسانس حقوقی کمتر از یک راننده یا مستخدم در شرکت ملی نفت و یا سازمان برنامه بودجه می گرفت و این موضوع برای معلمان بسیار ناگوار و غیرقابل تحمل بود. بنابراین، باشگاه مهرگان در بهمن ماه سال ۱۳۳۹، قطعنامه ای را تصویب کرد و خواستار افزایش حقوق معلمان و فرهنگیان شد و جدولی برابر با حقوق و دستمزد مهندسان تنظیم کرد. در اسفند ماه ۱۳۳۹، جعفر شریف امامی مامور تشکیل کابینه شد و در مجلس شورای ملی ضمن معرفی دکتر جهانشاه صالح به عنوان وزیر فرهنگ (آموزش و پرورش) به کمبود حقوق معلمان نیز اشاره کرد و گفت لایحه ای توسط دولت تنظیم شده که در آن افزایش حقوق معلمان پیش بینی شده اما این افزایش حقوق که توسط دولت تنظیم شده است، منافع معلمان را برآورده نمی کرد و جدول حقوق تنظیم شده توسط جهانشاه صالح مورد قبول باشگاه مهرگان و معلمان قرار نگرفت و اعتراضات و طومارهای اعتراض نسبت به لایحه اشل حقوقی معلمان پیشنهادی دولت روز به روز بیشتر می شد.
رهبری این اعتراضات را محمد درخشش به عهده داشت. اوج اعتراضات و نارضایتی ها در اوایل اردیبهشت سال ۱۳۴۰ شمسی بود که قرار بود در جلسه علنی مجلس شورای ملی ایران و در روز سه شنبه ۱۲ اردیبهشت نمایندگان مجلس لایحه ای افزایش اشل حقوق معلمان را با حضور دکتر جهانشاه صالح وزیر فرهنگ بررسی کنند. باشگاه مهرگان طی اطلاعیه ای روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ را روز اعتصاب و اعتراض معلمان نامید و از معلمان درخواست کرد که مدارس را تعطیل و در این روز مقابل وزارت فرهنگ در میدان بهارستان تهران تجمع کنند. ساعت۸:۳۰ دقیقه صبح روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰، اکثر معلمان تهران در میدان بهارستان تجمع کردند. ابتدا، به سوی وزارت فرهنگ رفتند اما پلیس از ورود معلمان معترض به وزارت جلوگیری کرد و آنان مجبور شدند در میدان بهارستان مقابل مجلس شورای ملی به روی زمین بنشینند و تظاهرات آرام داشته باشند و به لایحه اشل حقوق معلمان که در مجلس مطرح شده بود اعتراض کنند. پلیس به فرماندهی سرگرد ناصر شهرستانی رییس کلانتری ۲ بهارستان از معلمان معترض درخواست کرد که متفرق شوند. ولی معلمان بی اعتنا به پلیس به اعتراضات آرام خویش ادامه دادند و در خیایان و پیاده روها و غیره روی آسفالت نشسته و معترض بودند. پلیس برای متفرق کردن معلمان با استفاده از تانکر آب پاش به روی معلمان آب پاشید ولی معترضان اصلا از جای خود جا به جا نشدند. سرگرد ناصر شهرستانی از این موضوع بسیار عصبانی بود و سعی می کرد که معلمان را متفرق سازد در ردیف جلو معترضان معلمان زن حضور داشتند که بسیار خیس شده بودند و در این هنگام ، عده ای از معلمان مرد به اتفاق چند تن از دانش آموزان از تانکر آب پاش بالا رفتند و لوله آب پاشی را از سوی معلمان به سوی پلیس برگرداندند و پلیس هم خیس شد. سرگرد ناصر شهرستانی که در حالت عصبانی در رفت و آمد بود از این اتفاق خشمگین شد و با اسلحه کمری خویش چند تیر هوایی شلیک کرد. گلوله ای بر سر معلمی جوان که در گوشه ای ایستاده بود اصابت کرد. وی بر روی زمین در خون خود غلطید و مسیر و جریان صنفی معلمان تغییر یافت. صدای تیر و هیاهو در صحن علنی مجلس شنیده می شد. یکی از نمایندگان مجلس گفت در بیرون از مجلس معلمان را می کشند و ما در داخل مجلس برای بالا بردن مقدار کمی از حقوق آنان جدل می کنیم. لایحه اشل حقوق معلمان بدون نتیجه ماند و جلسه علنی مجلس به هم خورد. معلمان جسد خون آلود معلم تیرخورده را بر روی دست بلند کردند و فریاد زدند: «وای معلم را کشتند». معلمان که خیس بودند با فریاد و صدای بلند تظاهرات آرام را به جنجال و غوغا تبدیل کردند و با مشت های گره کرده فریاد می زدند: «چرا معلم را می کشید؟» آنان معلم مضروب را به بیمارستان بازرگانان رساندند اما معالجات موثر واقع نشد و در همان روز این معلم بدرود حیات گفت. این معلم کسی نبود جز ابوالحسن خانعلی ۲۹ ساله اهل روستای کن تهران و شاغل در دبیرستان جامی تهران.
ابوالحسن خانعلی داری مدرک لیسانس معقول و منقول از دانشگاه تهران بود و در ضمن در آن زمان دانشجوی رشته فلسفه (معقول و منقول) در مقطع دکترا نیز بود. بدین لحاظ وی به دکتر خانعلی معروف شد. معلمان جسد دکتر خانعلی را از بیمارستان بازرگانان به مسجدی در خیابان اسکندری منتقل کردند و روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ جسد دکتر خانعلی باشکوه خاص تشییع شد و مردم تهران نیز با معلمان همراهی کردند و تابوت دکتر خانعلی از مسیر خیابان جمهوری به سمت میدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانش آموز و دانشجو و سایر اقشار تشییع شد. همه اشک می ریختند و خواستار استعفای شریف امامی و دستگیری سرگرد شهرستانی بودند. مردم تهران حتی ایران به هیجان آمدند و احزاب سیاسی، گروه های صنفی، سندیکاهای کارگری با صدور اطلاعیه های متعدد حمایت خود را از معلمان اعلام می کردند. گفته شده است که تهران بعد از کودتای مرداد ۱۳۲۸ چنین راهپیمایی باشکوهی را به خود ندیده بود. ناگفته نماند که محمد درخشش رهبر معلمان و رئیس باشگاه مهرگان در روز ۱۲ اردیبهشت توسط پلیس ضارب یعنی سرگرد ناصر شهرستانی رییس کلانتری ۲ بهارستان تهران دستگیر و روانه زندان شد. روز پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۴۰ ، معلمان در باشگاه مهرگان گرد هم آمدند و اطلاعیه ای در ۴ ماده تنظیم و منتشرکردند. درخواست معلمان چنین بود:
۱- دولت شریف امامی استعفا بدهد.
۲- محمد درخشش از زندان آزاد و به سمت وزیر فرهنگ منصوب شود.
۳- حقوق معلمان براساس لایحه ای تنظیمی توسط معلمان تصویب شود.
۴- ضارب دکتر ابوالحسن خانعلی دستگیر و محاکمه شود. این درخواست معلمان در سراسر ایران و حتی جهان منتشر شد و مدارس اروپا برای همدردی با معلمان ایران در جلسه ها و کلاس های درس یک دقیقه سکوت می کردند و این موضوع بازتاب جهانی به خود گرفت. شریف امامی نخست وزیر در آن زمان چون اوضاع را آشفته دید روز ۱۴ اردیبهشت به مجلس رفت و گفت: تیراندازی به دستور دولت نبوده است و ما در روز ۱۲ اردیبهشت مشغول اصلاح حقوق معلمان بودیم اما نمایندگان با وی به مخالفت پرداختند.
دکتر الهیار صالح، مهندس جفرودی و عبداله گرجی به عنوان نمایندگان به صحبت پرداختند. در بین آنان عبداله گرجی به سرمایه داران و مقاطعه کاران تاخت و البته اظهار داشت باید با محمد درخشش برخورد شود چون باعث تحریک معلمان شده است. اما ۲ نفر دیگر به شریف امامی تاختند و از معلمان دفاع کردند. شریف امامی هم ناراحت از مجلس بیرون آمد. وقتی مجلس را ترک کرد قطعنامه باشگاه مهرگان را دریافت کرد و مستقیم از مجلس به دفترش رفت. در آنجا بود که متوجه شد باید استعفا دهد. بنابراین، وسایل شخصی خود را جمع و جور کرد و استعفانامه خویش را تنظیم کرد و پس از امضاء به دربار فرستاد و خودش از همان جا پس از ۲ ماه و چند روز نخست وزیری راهی منزلش شد. فردای آن روز شاه، علی امینی را مأمور تشکیل کابینه کرد. صبح روز جمعه ۱۶ اردیبهشت اشراف زاده قاجار برای رایزنی عازم دربار شد. شاه به شدت از تغییر سیاسی آمریکا وحشت داشت چون مرتب بر او فشار وارد می شد تا اصلاحات را آغاز کند و انتخاب دکتر علی امینی نیز در این راستا بود. علی امینی که پس از کودتای ۲۸ مرداد کمتر در اتفاقات سیاسی ایران مطرح بود اکنون به یک باره وارد صحنه اصلی سیاست ایران می شد. او فردی کارکشته و سیاستمداری بود که مورد حمایت آمریکا بود. مذاکرات کنسوسیوم را در مقام وزیر دارایی کابینه سپهبد زاهدی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ که منجر به قرارداد کنسوسیوم شد اداره کرده بود. پس از اعتراض معلمان در سمت نخست وزیری که با حمایت جان اف کندی صورت گرفت و به پایان اعتصاب معلمان انجامید و همچنین، آزادی فعالیت احزاب سیاسی از جمله نهضت آزادی، به اصلاحات ارضی و مبارزه با فساد و کاهش نقش شاه در امور کشور از جمله اقدامات کوتاه مدت نخست وزیری وی بود. اما محمدرضا شاه پهلوی با او به مخالفت پرداخت و وی که در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ به سمت نخست وزیر منصوب شد. در ۲۶ تیر ۱۳۴۱پس از یک سال و ۲ ماه و ۱۰روز استعفا داد. همان طوری که گفته شد علی امینی در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۴۰ به باشگاه مهرگان رفت و برای معلمان سخنرانی کرد و گفت حقوق شما را برابر درخواست خودتان تصویب می کنم اما معلمان به دلیل این که جعفر شریف امامی استعفا داده و امینی نخست وزیر شده و در حقیقت اولین خواسته آنان اجابت شده بود، اعتماد به نفس بالایی یافتند و همگی اعلام کردند باید درخشش از زندان آزاد شود و او را به عنوان وزیر فرهنگ معرفی کنند و سرگرد شهرستانی محاکمه شود.
نخست وزیر مجبور شد تا درخواست معلمان را بپذیرد لذا در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ درخشش از زندان آزاد و به عنوان وزیر فرهنگ (آموزش و پرورش) به مجلس معرفی شد و روز ۲۳ اردیبهشت اعتصاب معلمان پایان یافت. درخشش نیز لایحه ای تنظیمی حقوق را در مجلس به تصویب رساند و حقوق معلمان به یک باره حدود ۴ برابر افزایش یافت که هیچ کسی انتظار آن را نداشت و این یک موفقیت کامل برای معلمان بود و به طور کامل ۴ مورد درخواست آنان اجرا شده بود. محمد درخشش پیشنهاد کرد هر ساله ۱۲ اردیبهشت به مناسبت درگذشت دکتر ابوالحسن خانعلی به عنوان روز معلم مشخص و در آن روز مدارس ایران تعطیل شود. این پیشنهاد نیز اجرا شد ولی در تقویم رسمی ایران ثبت نگردید.
در آن زمان، درخشش و معلمان به عنوان قهرمانان ملی در آمده و مورد احترام فراوان بودند. همان طور که اشاره شد، به دلیل مخالفت شاه با علی امینی، وی مجبور شد در سال ۱۳۴۱ استعفا دهد و اسدالله علم، به عنوان نخست وزیر معرفی شد. تسلط شاه بر کشور بیشتر شد و اسدالله علم درخشش را در کابینه جدید به عنوان وزیر معرفی نکرد.
سال های ۴۰، ۴۱، ۴۲ روز ۱۲ اردیبهشت به عنوان روز معلم و شهادت دکتر خانعلی گرامی داشته و مدارس تعطیل می شد، اما از سال ۱۳۴۳ دیگر خبری از تعطیلی مدارس و گرامیداشت روز معلم نبود و کم کم این اتفاق و جریان به دست فراموشی سپرده شد و محاکمه سرگرد شهرستانی نیز منتفی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل گروهی از معلمان در صدد احیاء روز ۱۲ اردیبهشت و روز معلم افتادند و به دولت وقت پیشنهاد کردند تا روز ۱۲ اردیبهشت سالروز شهادت دکتر خانعلی به عنوان روز معلم در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شود. کاری که محمد درخشش نتوانست انجام دهد. در این بحبوبه، آیت الله مرتضی مطهری، رئیس شورای انقلاب اسلامی ایران، در غروب ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ توسط گروه فرقان به شهادت رسید. دولت وقت جمهوری اسلامی ایران با یک روز تأخیر یعنی روز ۱۲ اردیبهشت را سالروز شهادت وی قرار داد و روز ۱۲ اردیبهشت را به عنوان روز معلم و شهادت استاد مطهری در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت نمود. بنابراین، روز ۱۲ اردیبهشت مصادف است با روز معلم و روز شهادت آیت الله مطهری اما امروز، روز معلم را فقط مصادف با روز شهادت آیت الله مطهری می دانند در صورتی که این روز یادآور اعتراضات به حق معلمان در سال ۱۳۴۰ و کشته شدن دکتر خانعلی معلم متدین و دبیر عربی و فلسفه مدارس تهران است و همچنین، سالروز شهادت آیت الله مطهری نیز می باشد. گفتنی است که در دنیا به پیشنهاد یونسکو روز ۵ اکتبر مصادف با ۱۳ مهر هر سال به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شده است. با وجود این، در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران روزهای متفاوتی به نام روز معلم گرامی داشته می شود.
احمد خضری: مدیرمسئول پسین اوز و دبیر هیات امنا دانشگاه آزاد اسلامی اوز
منبع: شماره ششم فصلنامه با پیام دانش اوز
لینک کوتاه:
جالب وخواندنی بود نمیدانستم روز معلم ریشه درسالهای قبل از انقلاب داشته است
تشکر بخاطر نوشتن این رویداد تاریخی که برآیم بسیار حایز اهمیت وجالب بود من فکر میکردم روز معلم برمیگردد بروز شهادت شهید آیتالله مرتضی مطهری با این حال دستتان درد نکند مخصوصا برای من که معلم هستم