و اما پایان قرن به قلم فاطمه رضایی
به نام چرخاننده احوال و آرامش دهنده قلبها
همان خدایی که در همین نزدیکی هاست.
در واپسین لحظات سال قرار گرفته ایم.
دقایقی که نرم نرمک با صدای تیک تاک عقربه های ساعت نوید رفتن از قرنی به قرن دیگر را به ما یادآور می شوند.
و قرن دیگری می گذرد … قرنی که خیلی چیزها در آن گذشت ، عده ای ساختند و عده ای سوزاندند، عده ای آباد و عده ای ویران کردند.
خیلی ها آمدند و خیلی ها رفتند. خیلی ها ماندگار . و خیلی ها هم ،.. آدم بده روزگار شدند.
در این سالهایی که گذشت، حوادث بسیاری بر این ملت گذشت . حوادثی همچون قحطی، جنگ، انقلاب، آبادانی، تحریم، بیماری و …. خیلی چیزهایی که دیگر مجال اندیشیدن نیست. ثانیه ها در گذر زمان چه بی تابانه بر در و دیوار کهنه قرن می کوبند تا در این واپسین لحظات از اسارت و فرسودگیهای زمانه رها شوند. تو گویی فصل پرواز رسیده است. پرواز بسوی آسمان آبی. آسمان خوبیها، امیدها و به دور از تمامی بیماریها، ناخوشیها و نامرادیهای روزگار. دوست دارم در این دقایق پایانی سال با مردمان سرزمینم همدل و همراه شوم و این ته مانده از بغض ها و غم های پشت در مانده دلهای پرمهر سرزمینم، همدل و همراز شوم. خستگی های کشورم را بر دوش کشم و بر زخم های بر جا مانده اش مرهم شوم … مرهمی از جنس امید. غم هایش را بر تن کشیده و بگویمش…. پاینده باشی وطنم… بر بال خیال بر روزها و سالهایی که گذشت نقبی زده و به نظاره می نشینم. مردم کشورم را می بینم که چه صبورانه تمام سالهای سخت روزگار را پشت سر گذاشته اند، سالهایی به بلندای تاریخ این مرز و بوم به بزرگی سرزمینم ایران … . توگویی سر سختی و استقامت با خون و پی این سرزمین عجین شده است ، سالهایی که با چشمان خود شاهد اشکها، آرزوها، حسرتها، خنده ها، امیدها و ناامیدی های عزیزانمان، دوستانمان و مردم سرزمینمان بودیم، سرزمینی که اکنون وقت آن رسیده تا کوله بار خستگی هایش را بر زمین بگذارد و در شروع قرنی جدید با نفسی تازه به استقبال آن برود.
بر روزها و سالهایی که گذشت، دگر اشک و ماتم روا نیست آنچه می بایدت، اینکه بر روزها و ماههای آینده و بر سالها و قرن پیش رو خوبیها را بسازیم، محبت را کاشته و درخت امید را شکوفا کنیم. تا بتوانیم در سایه درخت امید دقایقی چند، سر بر آستانه حضرت دوست گذاشته و شکر گزار درگاهش باشیم که به ما فرصت دیدن و چشیدن این دقایق را ارزانی داشته است.
بیاییم در این وانفسای روزگار دلهای خود را نیز تکانی بدهیم تا گرد و غبار کدورتها و دلمشغولی های ظاهری و دنیوی را تکانده و لباسی از سر مهر بپوشیم .
اکنون در این واپسین ثانیه های باقیمانده دردهای کهنه و دلواپسی های بجا مانده از قرن گذشته را در انتهای دالان آن رها می کنیم و با خیالی آسوده و با قلبی سرشار از امید و آرزوهای بزرگ به استقبال قرن جدید خواهیم رفت.
به ضیافت قرن جدید خواهیم رفت و بر سر سفره مهربانیها خواهیم نشست و بر چیزهایی که پشت سر گذاشتیم در خاطرات ذهن خود پرده ای از فراموشی کشیده و بر کسانی که دوستشان داشتیم و اکنون در بین ما نیستند درود می فرستیم.
بیایید دعا کنیم برای شادی دلهای به غم نشسته، برای سفید پوشان سنگر سلامت سرزمینم. برای مادران به عزا نشسته در فراق فرزند . برای چشمان به اشک مانده یتیمانمان، برای سلامتی دلهایمان. برای عاقبت بخیری فرزندانمان و برای شفای تمام بیمارانمان . برای دور شدن از تمام بیماریها و سر فرازی وطنمان، و برای ماندگاری دوستیها و نگه داشتن حرمتها و برای بهبود حال مردمان سرزمینم و کل دنیا..
برای بزرگان و خادمین شهرم و کشورم …. و دعا خواهیم کرد برای سلامتی همه آنهایی که دوستشان داریم.
از اعماق وجود در پیشگاه معبود ازلی، خداوندی که بزرگی یادش آرام بخش دلهاست با دستان پر نیاز روی بسوی درگاهش می کنیم و می خوانیمش ؛
پرودگارا ؛ در این لحظات پایانی سال، بهترینها را برای مردمان شهر و سرزمینم و تمام مردمان دنیا عنایت بفرما. دلهای آنها را شاد و در پناه خود آنها را از هر بلا و مصیبت بیماری و ناخوشی محفوظ بفرما.
آمین یا الرحم الراحمین
سال نو و قرن نو بر همه شما مردم خوب شهرم و کشورم مبارک و فرخنده باد 🙏🌹۱۴
فاطمه رضایی
لینک کوتاه:
سلام سال نو شما مبارک . اول سال ۱۴۰۱میشه اغاز قرن جدید نه الان . عیدتون مبارک
ان شاالله سالی نیکو برای همه واوز