برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز قسمت هشتاد و نهم
عبدالعزیز خضری*: در دوران کرونا وارد دانشگاه که می شدم به گذشته (بهمن ماه ۱۳۹۸)با شور و نشاطش و رونق تالارهای متعدد به ویژه تئاتر و سینما می اندیشیدم.
کم پیش می آمد به ویژه در نوبت عصر و شب سینما بی تماشاگر باشد یا گروه های مختلف برنامه ادبی و هنری و گروه های نمایشی برنامه ای در تالار کف تئاتر نداشته باشند.
اما بهار و تابستان ۱۳۹۹ محیط دانشگاه سوت و کور بود.
ناصر خضری همکار زحمت کش که از شروع راه اندازی با دانشگاه بود، از اول سال ۱۳۹۹ به خواست خود که مرتب تکرار می شد از دانشگاه خداحافظی کرد. وی از روز شکل گیری دانشگاه آزاد همراهی داشت و در سال ۱۳۶۹ که: مرحوم حاج یوسف نظری قصد کرد در اوز ساختمانی برای راه اندازی دانشگاه آزاد بسازد با این موسسه مانوس بود.
بارها نوشته و ذکر شده است، چنان چه در سال ۱۳۶۹ اراده قوی برای تاسیس دانشگاه وجود داشت علاوه بر خیریه مرحوم نظری دیگران نیز مشارکت می کردند و با توجه به تجربه کنونی اگر در آن موقع شخصی آینده نگر به عنوان مسئول راه اندازی در نظر گرفته می شد، با توجه به فراوانی دانشجو و وجود مقررات آسان، گرفتن رشته های متعدد و به کارگیری نیروی انسانی( هیئت علمی و غیر هیئت علمی) روند توسعه دانشگاه در بازه زمانی کوتاه می توانست به بهترین شکل ممکن صورت بگیرد.
از اقدام بلند نظرانه زنده یاد حاج یوسف نظری یاد شد. وی در ساختمان فعلی نیز دانشگاه را صاحب اهدایی حدود هشتصد هزار درهمی(معادل ۱۱میلیارد تومان امروز۱۸خرداد۱۴۰۲) نمود
و به پاس خدمت به علم، بخش اداری دانشگاه به نام ایشان نامگذاری شده است
من چند روزی پیش از درگذشت این پیر عالم، توفیق نصیبم شد به اتفاق نیکوکار دیگری( حاج ادریس رهنما) در دبی ایشان را عیادت کنم و در حالی که چشم باز نمی کرد و حرکتی نداشت اما وقتی ادریس رهنما ندا داد و گفت با عزیز خضری رئیس دانشگاه آزاد آمدیم خدمتت چشمش را تا نیمه گشود و دستتش را حرکت داد.
سریع دستش را گرفتم و تا توانست دستم را فشرد و گفت عزیز.. ع..
دستش افتاد و چشمانش بسته شد، احساس کردم از خیری که به آموزش عالی و دانشگاه آزاد اوز نموده بود رضایت دارد و بدین گونه پیام خود را انتقال داد.
روحشان شاد و خداوند رحمت فرماید.
این که نوشتم فرد آینده نگر بدین خاطر است که در سال های اولیه، هر جا دانشگاه آزاد راه اندازی می شد علاوه بر عمران و آبادانی، این موسسه آموزش عالی صاحب مکان و ثروت نیز می شد و بعید نبود با چنین امکاناتی، مسئول راه اندازی و یا مدیر وقت مربوطه قانع شود به فراتر از نیاز و یا احتمالا توصیه های دیگران افرادی را با عناوین هیئت علمی و غیر هیئت علمی استخدام کند و همین نیروی انسانی متعدد اکنون معضل بزرگی برای دانشگاه ها شده است چون توان پرداخت مطالبات حقوقی آنان را ندارند و علاوه بر خود، به مناطق دیگر نیز فشار وارد می شود چون همه دانشگاه ها از نظر تامین مطالبات حقوق و مزایا در یک ظرف قرار گرفته اند.
کاهش زاد و ولد در کشور و از سویی بوجود آمدن دانشگاه های مختلف غیرانتفاعی و حتی گسترش بخشی دانشگاه های دولتی شبانه روند توازن درآمد و هزینه همه دانشگاه های غیرانتفاعی حتی دانشگاه پیام نور را با چالش روبرو ساخته است.
با روی کارآمدن محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور در سال ۱۳۸۴ و در افتادن وی با دانشگاه آزاد که منجر به توسعه و گسترش شعب پیام نور در سراسر کشور شد، روند دانشگاه آزاد با ناهنجاری مواجه شد و اقدام رئیس جمهور وقت از دید کارشناسان علمی می توانست به گونه ای دیگر صورت بگیرد اما، سماجت وی به توسعه دانشگاه پیام نور در هر نقطه ای از کشور که به نوعی دانشگاه های نیمه دولتی محسوب می شوند، حتی به خود دانشگاه های پیام نور نیز لطمه زد.
نویسنده که در آن دوران مسئولیت راه اندازی دانشگاه آزاد با پشتیبانی بانی(شیخ عبدالقادر فقیهی) و هیئت امنای دفاتر دبی و اوز(همراهی بی منت حاج احمد خضریان) را بر عهده داشت از همان آغاز، از همراهی ناصر خضری بهره می برد و دوران سختی را برای جا انداختن دانشگاه نوپا از سر گذراند.
همکار اولیه در ارتباط درونی از جمله ارتباط با استادان و دانشجویان سرآمد بود و می توانم بگویم نقش بی بدیلی در آرامش دانشگاه داشت اما به دنبال تقویت مهارت فنی دانشگاهی نمی رفت و علاقه ای به مسافرت کاری و ارتباط با مسئولان و همکاری در بخش رسانه نداشت.
اگر ناصر در سال ۱۳۶۹ با حضور برادرش (محمدامین خضری)به عنوان مقامی تاثیرگذار در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد، که واحدهای همجوار از خوبی هایش به نیکی یاد می کنند، تعامل و رایزنی کرده بود این امکان وجود داشت دانشگاه آزاد در اوز زودتر تاسیس شود و چه بسا شاهد دانشگاهی با رشته های تحصیلی متعدد حتی در مقطع تحصیلات تکمیلی بودیم.
ناصر خضری از مدتی قبل در تلاش برای احداث راه مربط بود و نگارنده نیز همکاری داشت.
وی دبیر هیئت امنایی با عنوان هیئت امنای راه مربط شد. با وجود تهیه نقشه که حاصل تلاش ناصر و کمک موثر هشتاد میلیون تومانی عبدالقادر فقیهی در سال ۱۳۹۷ بود اما کار آرام پیش برده می شد تا این که با محوریت سهیل کاریانی و ساسان پیرزاد(دانش آموخته دانشگاه آزاد اوز) با راه اندازی گروه واتس آپی با عنوان روشنگران در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ تحرکی قابل توجه به این طرح دادند که همچنان ادامه دارد و از آن جایی که راه ها محور توسعه محسوب می شوند، امید که نیکوکاران روی محور راه ها از جمله راه مربط که به راه اصلی لار به جهرم وصل و باعث کاهش مسیر اوز به جهرم و شیراز و خروج شهرستان اوز از بن بست می شود، توجه جدی تر داشته باشند.
راقم خود در سن ۱۰ سالگی با مینی بوس مرحوم عبداله پاکزاد و به رانندگی یک نفر عرب خوزستانی و با همسفرانی چون مرحوم خواجه محمدیوسف طاهری که از کلانتران خوشنام اواخر قرن ۱۴ و با جذبه اوز توصیف می شوند با واژه راه مربط آشنا شد و از هم صحبتی با کسانی چون مرحوم خواجه محمدیوسف نامی که راقم در جوانی در کنار ایشان درس بردباری آموخته است از ضرورت بازسازی راه مربط حرف زده می شد.
در مقطعی حاج محمدطیب نامی عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد دفتر اوز پیگیر جلب نظر نیکوکاران برای احیای این راه بود و از زمان انتشار نشریه عصر اوز در سال ۱۳۷۸ روی سه اولویت، ارتقای بخش اوز به شهرستان، رفع معضل بی آبی و راه مربط مرتب مطلب نوشته می شد و در مجامع از این سه مورد بارها سخن به میان می آمد.
نویسنده متن از دوران نوجوانی به رویدادهی محلی و اشخاص مرتبط با آن حداقل از راه دور واقف بود و این عادت با مرور زمان بیشتر تقویت شد.
ورود نویسنده متن به ادارات مختلف، همگرایی با مسئولان اجرایی و تدریس در کلاس پنجم ابتدایی آموزشگاه بازرگانی و بدون هیچ تجربه آموزشی(در سال ۱۳۵۰)، دو سال خدمت سربازی(قرارگاه های لشکرک تهران، مرکز پیاده شیراز و دزفول)، اشتغال در جمعیت شیر و خورشید سرخ(هلال احمر)، راه اندازی بیمارستان امداد در سال ۱۳۵۴، وقوع انقلاب اسلامی، واگذاری بیمارستان امداد به وزارت بهداری و جدایی از شیر و خورشید سرخ که به هلال احمر تغییر نام یافته بود، وقوع جنگ تحمیلی و درگیر شدن با کمبودها، و در کل مسیر پرتلاطم کار و زندگی چالش هایی بودند که کمک کردند تا در شروع فعالیتم در دانشگاه آزاد اسلامی با وجود بی بهره بودن از ساختار کاری آن اما بی گدار به آب نزنم و دانشگاه آزاد را ماوایی ساختیم برای فعالان و تشکل های مردم نهاد مضاف بر سازمان های رسمی.
چنین روندی از دوران فعالیت در بیمارستان عبدالحمید امیدوار، هیئت فوتبال و نشریه عصر اوز که به کانون تجمعات سالم درآمده بودند شکل گرفت و در دانشگاه آزاد چه در مکان اولیه(آموزشگاه مرحوم حاج محمد هادی خضری) و چه جایگاه فعلی به مراتب به شکل وسیع تر تعمیم یافت.
در دانشگاه چه همکاران اولیه(رابعه بهبین، مرجان شرفی و فاطمه بنی زمانی)و چه همکاران فعلی با صرف وقت و نیرو گذاری زیاد در برگزاری شایسته آئین ها زحمت کشیده و ادامه می دهند. هر چند اولین همکاران(پنج نفر اول) به خاطر تثبیت دانشگاه، نداشتن پول و امکانات و به جهت صرفه جویی، بیشتر وقت ها شخصا اقلام پذیرایی را تهیه و با تدبیر خود آئین را برپا می کردند.
با بیان مقدمه بالا و با این توصیف ها می توان گفت دانشگاه آزاد در طرح های متحولانه شهر، بخش اوز سابق و شهرستان کنونی مشارکت نزدیک داشته و از آن جایی که نگارنده و کلیه همکاران اهل اوز هستیم، بیشترشان با گشاده رویی این وظایف فراشغلی را صورت داده و طبیعی است که رویدادهای عمومی در دل صفحات برگی از تاریخ جا بگیرند.
نباید نادیده گرفت پیش از تحرک در امر راه، علی اصغر علی پور، فرمانداری سابق شهرستان، روی موضوع راه های شهرستان، به درستی و به عنوان شاخص های توسعه صحبت و پیگیری می کرد و سید یوسف حسینی، رئیس سابق ورزش و جوانان، با تشکیل هیئت امنایی طرح راه بلوک بیدشهر را و در این فرآیند اعضای شورای اسلامی و مسعود کراماتی شهردار، طرح احداث بولوار وحدت خروجی اوز به بخش بیدشهر را کلید زدند.
تبیین تحولات بالا نشان می دهد اوز در زمان بخش بودن در حوزه راه مظلوم واقع شده بود و این موضوع در مراسم تجلیل از خبرنگاران از سوی محمدرضا باقری فرد مدیرکل وقت راه وشهرسازی لارستان که خدمت بزرگی به مرکز دانشگاهی اوز نمود، در مرداد ماه ۱۳۹۸ توسط احمد خضری، مدیر مسئول پسین اوز، ابراز شد که بخش اوز در امر راه و راه سازی محروم و توجهی به آن نشده است که نویسنده مطلب آن را متوجه مسئولان وقت بخش و شهری می داند که اصراری منتهی به نتیجه برای راه های خروجی اوز در هر سه محور اوز به گراش، اوز به بلوک بیدشهر و دو خطه شدن اوز به خنج نکرده اند و باید تاسف خورد افکار عمومی نیز به منافع کلان خود مجددانه مطالبه گر نیستیم و الان نیز و با وجود تحرکات چنین وضعی وجود دارد.
بهتر است ملاحظه نماییم برخی نشست های اداری و مردمی بیشتر به تعریف و تمجید از یکدیگر و توزیع لوح سپاس منتهی می شود.
آحاد جامعه به رغم رد و بدل کردن پیام در شبکه های مجازی دنبال پرسش گری، سماجت و پیگیری در امور نیست و نمی خواهیم که مسئولان با عدد و رقم و توجیه اصولی، عملکرد خود را بیان کنند. صلواتی می فرستیم و یا دست می زنیم تا هر نشستی به پایان برسد.
اما، با وجود تعطیلی دانشگاه ها و ادامه دور کاری در ادارات دانشگاه آزاد اوز روال معمول کار خود را با حضور کلیه کارکنان ادامه می داد و برای ضدعفونی، تیم شهرداری اوز با حضور در دانشگاه همکاری نموده و همکاران دانشگاه با جدا کردن اتاق، احتمال ابتلا به ویروس کرونا را به حداقل می رسانیدند.
با وجودی که کلاس ها به صورت حضوری دایر نبودند ولی دانشگاه آزاد با تغییراتی پی در پی در برنامه های اداری، آموزشی و مالی، کارکنان را در هر موقعیت درگیر و به خود مشغول می کرد.
شاید بشود گفت، دانشگاه آزاد مرتب در حالت آزمون و خطا و برنامه ریزی جدید قرار دارد و برای دریافت پاسخ این وضعیت را در نظر نمی گیرد که بین یک مرکز و واحد دانشگاهی تفاوت هست یا روزهای پنجشنبه و جمعه تعطیلی کارکنان است. با وجودی که همکاران اگر لازم باشد تا ساعت بیشتری از وقت اداری می مانند و به تعبیر آمنه روستا، وقتی می رویم منزل اغلب برنامه دورکاری مان شروع می شود.
واحدها معمولا از چندین نیرو در هر بخش سود می برند، در حالی که مرکز منحصر به یک فرد در هر حوزه و بدون هیچ پرداختی اضافه کاری و غیره است.
راه اندازی سامانه آموزشیار به نظر می رسید امتحان خود را کامل پس نداده و یا در حالت آزمایشی جایگزین سامانه قبلی سیدا شده است و همکاران به ویژه آموزش و مالی نارضایتی خود را از ابراز می کردند که این به اوز منحصر نبود و همه اعتراض داشته و دارند.
بخش آموزش به واسطه مسائل دانشجویی و فرهنگی بیشتر درگیری پیدا می کرد و از آن جایی که مرکز اوز از رشته های واحدهای مادر لارستان استفاده می کرد دسترسی به همه زوایای سامانه را غیرممکن می ساخت که موضوع همچنان ادامه دارد.
اما کاهش دانشجو موقعیت مرکز را نسبت به سال ۱۳۹۷ و پیش از آن از بعد مالی به شدت تحت الشعاع قرار داده است.
کسب دست آورد فیزیکی و تامین تجهیزات تاسیساتی و آموزشی در دانشگاه با قدردانی از نیکوکاران و هیئت امنا، مرهون درآمد خود دانشگاه نیز هست و این توان پشتوانه ای بود تا با اعتماد به نفس عملیات زیربنایی ساختمانی و تامین تجهیزات به پیش برده شود.
سر در ورودی پردیس دانشگاه که از آبان ماه ۱۳۹۷ با همراهی فریدون نامی(دانش آموخته دانشگاه آزاداوزو شورای اسلامی شهر) و مصطفی احراری و با نظارت محسن مهرآوران، مدیر پژوهشی وعمرانی کار ساخت آن آغاز شده بود، پیش بینی می شد در یک بازه زمانی ۶ تا ۸ ماهه به اتمام برسد اما سپرده شدن نماکاری به بنایی که چندان به قول و قرارهای خود پای بند نبود و از سویی بیماری کرونا که بعضا انجام هر کاری را به تعطیلی کشانیده و می کشانید، بهانه ای شد برای بناکار که از ادامه منظم کار سرباز بزند.
نهایتا سردر با زحمت پیمانکاران و ناظر فنی که بابت ساخت آن فروتنانه دستمزدی نگرفتند به پایان رسید و در هفته دولت در سال ۱۳۹۹ با حضور فرماندار و جمعی از مردم و مسئولان به بهره برداری رسید.
روز قبل از آئین افتتاح سردر، از مراجع دارنده تجهیزات ماشینی شهرستان و شهر درخواست در اختیار گذاشتن لودر و گریدر برای تسطیح پیرامون سردر و بولوار دانشجو خیریه حاج محمدامین ملکی شد که همکاری صورت نگرفت و خوشبختانه عادل جعفر پور پاسخ مثبت داد و در ساعات پایانی روز قبل افتتاح(شبانگاه) آن را به انجام رسانید.
و اما،نگارنده به لحاظ داشتن پروانه اقامت در امارات متحده عربی، هر شش ماه یک بار به دبی می رفت و به خاطر بیماری کرونا ورود به امارات لغو شده بود.
این زمزمه به گوش می رسید از مهرماه ۱۳۹۹ ورود به امارات با رعایت شیوه های بهداشتی و دادن آزمایش کرونا ازسر گرفته می شود که نویسنده مترصد اجازه ورود بود تا به شهری پا بگذارد که به خاطر حضور نیکوکاران و همشهریان با وفا نسبت به زادگاه برای تعالی بیمارستان امیدوار، هیت فوتبال، نشریه عصر اوز و اینک دانشگاه آزاد همواره برایش پر خاطره بوده است.
ادامه دارد…
لینک کوتاه:
به نظر میرسد این خاطره نویسی ها برای خداحافظی آقای خضری. از دانشگاه آزاد. باشد مردم از ایشان بخاطر خدماتشان تقدیر میکنند وانتظار. دارند که چنانچه ادامه کارشان در این جا ممکن نباشد در سایر. امورات. شهرستان. مانند
هست امنای بیمارستان. ویا در امور شهر. وشورا. و….. فعال. وحاضر باشند. تا ازتجربیاتشان استفاده. شود. الهی امین
جناب آقای خضری محترم مانده بودم زیر این مقاله ویا مقاله برگی ازتاریخ کامنتت بگذارم حالا زیر هردو زحمت میدم اولا یادآوری از شادروان آقای یوسف نظری که بخوبی به آن پرداختید باید تشکر کنم که از ایشان قدرشناسی داشتید و پیشنهاد دیگرم ودرباره خبر پلیس+۱۰ کمیته ای چون زمان ارتقا با حضور خودتان و آقایان احمد خضری و ابراهیم احمدی ومحمود محبی وبقیه را بدرستی درجریان نیستم تشکیل بدهید وکارهای شهر را از طریق مسئولین محترم پیگیری فرمایید
حاج آقا خضری سلام سال ۹۹ واین همه خاطره بلند بالا چجوری بیادتون مونده نگو ۳سال دیگه تا ۴۰۲ مونده وخاطرات قبلی بعد هم بخوان کتاب بشند دلواپسم چند صفحه و چند جلد میشند زودتری منتشرش کن تا بخونیم
جناب خضری لطفا جهت افکار عمومی مردم. اوز جلسه سه ساعته شورای اداری گراش با حضور نماینده مجلس. را با نشر کنید تا مردم بیشتر در جریان خدمات نماینده. مجلس. قرار گیرند. با تشکر. از شما