برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز قسمت هفتاد و ششم
عبدالعزیز خضری: چرا افراد باید رویدادها، خاطرات و نهایتا تاریخ را هر چقدر در توانشان هست بخوانند؟ چون زندگی شخصی و کاری آن چیزی نیست که در حال می بینیم بلکه حاصل وقایع گذشته است که بایستی ازآن درس گرفت و پیش ازآن که آدمی و یا مسئول اجرایی، خود را مقید به بخشنامه ها کند نیاز است این آئین های اداری را با جریان های پیش رو و آن چه که در پیرامون می گذرذ انطباق دهد و شرایط را برای اجرای دستورالعمل ها مطلوب نماید.
راقم در موقعیت یک مجری و نزدیک به ۵۰ سال تجربه در جاهای مختلف فرهنگی-اجتماعی گاهی به این باور می رسد که سابقه افراد در صورتی که اهل مشورت نباشند به کار با تجربه ترین آدم هم نمی آید. فراتر از آن، درایت و داشتن اعتماد به نفس در هر کسی و به زبان ساده سریع تصمیم نگرفتن لازمه دوراندیشی و خدمتگزاری به خصوص در مدیران است.
نویسنده متن آرزو دارد، کارایی روابط عمومی ها در ادارات تقویت و تعداد نویسندگان شهر، شهرستان و منطقه بیشتر و بیشتر شود تا تضارب دیدگاه و متعاقبا سازندگی را بدنبال آورد و وظیفه خود می داند از این نویسندگان پر کار و در عین حال اندک شهر مشهور به فرهنگ و دانش تشکر کند که با وجود بعضی بی مهری ها، اما رسالت فرهنگی و اجتماعی خود را ادامه می دهند.
صاحب قلم شهر بنارویه، بدریه جوکاری، که در قلمش از نامهربانی مردان با زنان گلایه دارد مطلبی با عنوان دستان پناه چراغ به شرح زیر نوشته است:
انگار انقلابی شد اصلا. در چینشهای سیاسی مناطق خودمونی زبان جنوب فارس یکباره بانویی در کسوت بخشدار خنج قد علم کرد و دست مردانگی به سینه زد و چه قصه دردناکی است که برای به رخ کشیدن قدرت باید مرد باشی، حتی اگر زنی. سپس دیدیم که چگونه مردم دست گذاشتند روی بانوان در پنجمین دوره انتخابات شورای شهرها. لار، گراش، اوز، بنارویه، بیرم و از آن سو لامرد عزیز، لامرد دوست داشتنی، که یک زمانی تکهای از جان ما بود. هر شهر یک بانو. هر شهر یک معتمد. هر شهر یک مادر، یک دلسوز، یک کسی که به دور از نگاهها و قیدها، به دور از خط کشیهای حزبی و رنگهای مردانه تعفنآور و جاه طلبانه، به دنبال ساختن است. ساختن در عین سوختن. چنانکه یک معلم و فراتر از آن یک مادر.
میشد سادگی را در نگاهشان دید، عکسهای چهارنفرهای که چاپ میشد یا در رسانههای برخط منتشر. سال اول بانوان شمشیر را از رو بستند. اوز ریاست، بنارویه نیابت و گراش سخنگوی بیسیاست را برای بانوان شورایی تحفه آورد. و چه زیبا است بیسیاست باشی آنگاه که سیاست تو را با هزار دست نیرنگ باز آلوده میکند. اما سیاست بازی عادلانهای نیست. یک سال گذشت و ورق برگشت. دست قضا یا دستهای آستینهای دکمهدار و یقههای بسته دیپلماتی، آنان را به سمت صندلیهای انتهایی سالن هدایت کرد. حالا اثر کمتری از آنان بر نوشته و حرفها باقی مانده است.
گهگاه صدایی، نجوایی، به گوش میرسد. گزارشاتی مرقوم است در محاکم قضایی. گاهی عصبانی میشوند، فریاد میکشند، گریه میکنند حتی و یادشان میرود زیر بار ستمها و نگاهها باید محکمتر از اینها بود. کاری نمیشود کرد، «دستان باید پناه چراغ گرفت». دارم خدا خدا میکنم شما هم این ضرب المثل خودمونی به گوشتان خورده باشد. یا اگر نه بگذارید مثال بهتری بزنم. «دست به عصا باید راه بروند». محافظهکار و مسکوت. این قاعده زن بودن است. باید سکوت کرد حرف نزد. اینگونه است که در تمام تعاریف غربی و شرقی از زن، نجابت و متانت با زیر بار ظلم سکوت کردن مرز بسیار باریکی مییابد که عموما خود زنها هم از تشخیص آن عاجزند.
چنانکه استاد فریدون صدیقی پای تخته به اصرار و موکد میگفت: «دروغ و دبنگ ساختن میخواهد، تا آنجا که خودت هم باورت بشود».
ورودبه مقدمه بالاتحلیلی ازانتخاب زن درشورای اسلامی شهراوزوبرگزیده شدن فریبا صالحی به عنوان رئیس در دورپنجم و دراولین سال هیئت رئیسه شورای اسلامی اوز است و این مرجع مردمی حقوقی تاکنون هرسال یک نفر را در موقعیت رئیس خود تجربه کرده و صالحی با علاقمندی و به زعم خودبا دارا بودن دانش و توانایی، این سمت که برگرفته از اعتماد بالای رای دهندگان بود را حق مسلم خود می دانست.
زمانی که نگارنده به عنوان مشاوربرای انتخاب شهردار در نشست های مشترک شرکت نمود، انتظار داشت برداشتی تعاملانه ازشیوه مدیریت صالحی ملاحظه کند. راقم بابیش از ۴ دهه تجربه حضوردرمشاغل اداری و مدنی به این باوررسیده است، کسی که سمت رئیس می گیرد، بیشتر از آن که به رئوس شرح وظایف رئیس توجه کند، بایستی معیارهای یک مدیر با شرایط محل و عرف جامعه خود را مدنظر داشته باشد و پیش از آن که حکم کند ضرورت دارد زمینه بوجود آوردن هر تحولی ناشی از مفاد حکم را فراهم نماید.
درراس نشستن همه شاخص های یک رئیس نیست بلکه ارتقای اطلاعات، دل جمع را بدست آوردن، حرکت شکلی مدیریت را به اثبات می رساند.
صبوربودن واستفاده ازواژه وجملات به دورازتحکم راه تعامل را هموارمی کند. درسال دوم شورای اسلامی که فریبا صالحی از سمت رئیس شورا معاف شد نگارنده چندبارپیام داد با وی دیداروگفتگوی مشترکی صورت دهدوبالاخره پس ازچندماه خواسته محقق وبه اتفاق همکارم مهندس ناصر خضری دردانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز صحبت های سه جانبه ای صورت گرفت.
حرف ها بر این مبنا بود: شما فریبا صالحی دانش و توانایی دارید اما ضرورت دارد شیوه های مدیریتی خود را برصبوری، صبر، تعامل و شناخت استوار سازید ودراین صورت می توانید از توانمندی های خود به خوبی در ادای خدمت بهره ببرید.
چرا بین دو واژه رئیس و مدیرتفاوت قائل می شوم. زیرا مدیر بیش از هر چیز نیاز است به سنت ها وعرف ها توجه داشته باشدو آن کس که در اوز رئیس و درشهری دیگر دارای همین پست می شود ضرورت دارد شیوه های متناسب با خصوصیات آن جامعه را اتخاذ و مدیریت کند تا ریاست.
این صحبت ها بافریبا صالحی طی سه ملاقات تکرارو نهایتا به وی گفته شد شما قادر هستید مسئولیت های مهم را عهده دار باشید، درصورتی که بجای توجه به نکات منفی، مثبت هارا ملاحظه و با مشارکت کاررا پیش ببرید. اما نتیجه ملموس از این نشست ها بدست نیامد.
نویسنده این سطور که به تازگی در کارگروه اطلاع رسانی ارتقا قرارگرفته بودو به دنبال تعیین هیئت رئیسه شورای اسلامی دورپنجم درسومین سال فعالیت، محمود محبی به عنوان رئیس برگزیده شد و وی کوشش می کرد اعضای شورا به تفاهم و دوستی نزدیک شوند.
راقم درراستای یکپارچگی وبازگرداندن جودوستی و تعامل بین اعضای شورای اسلامی، شبانگاه برای ترتیب نشست همگرایی اعضاء به همراه نفراتی از فعالان اجتماعی (محمدصدیق پیرزاد، احمد خضری، آجی مزرعی، محمد وحدانی ) کوشش کرد تا اعضای شورا و مهمانان دردفترشورا حضور به هم رسانند.
دکتر مهران عسکری، عضو شورای اسلامی، و مخصوصا آجی مزرعی که قول صددرصد برای شرکت داده بود، به جلسه نیامدندوجریان دورهمی چنان بدورازشان یک جمع با تحصیلات عالی پیش رفت که مرددم واقعه را چگونه بازتاب داده شود و ترجیح می دهم بیشتر از این چیزی را ذکر نکنم.
برای بستن مقدمه، این را اضافه می کنم، درمدیریت ضرورتی ندارد به فردمسئول نگاه جنسیتی شود ولی زنان به خاطرقرن ها محرومیت وقرارداشتن زیرنفوذ مردان لازم است در یک مقطع زمانی برای غلبه بر احساسات و آشنایی عملی با محیط و عوامل انسانی بیشتر تحمل شوند تابا قرارگرفتن درموقعیت عمل و تصمیم گیری های ریز و درشت و عبورازچالش ها، حساب کاردستشان بیاید و گذشت زمان آن ها را به این باوربرساند که فرصت دلخواه برای خودشناسی و مطالعه ی پیرامون در اختیارشان نیست. پس زنان و بیشتر آنهایی که، دارای سمت و مسئولیتی هستند لازم است خود را با شرایط تطبیق دهند وبا توجه به سپری شدن زمان، آمادگی تغییر را داشته باشند.
واما، با شیخ عبدالقادر فقیهی، بانی دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز، که برای شرکت در جشنواره تجلیل از نیکوکاران مدرسه ساز به شیراز آمده بود دیداری صورت گرفت. وی در این جشنواره که دکترمحمدامین صباغی زاده، رئیس اتاق بازرگانی بندرعباس، دکتر مهران عسکری، مهندس جعفر راستگو، از اعضای شورای اسلامی، محمدصدیق پیرزاد، ناصر و احمد خضری، ساسان پیرزاد، دکتر ابوالفضل صلواتی زاده به اتفاق همسرش فرزانه نعیمی و نگارنده در آن شرکت داشتند، به سخنرانی پرداخت.
در جشن دکتر عنایت اله رحیمی استاندار هم بود و پس از سخنرانی و در حالی که محل آیین را ترک می کرد، احمد خضری با وی به گفتگو نشست و خواست در ارتقای بخش اوز مساعی لازم را به خرج دهد.
استاندار در جواب گفت خیالتان راحت باشد ارتقای بخش اوز قطعی است و در زمان مناسب اعلام خواهد شد.
شنیدن چنین حرف صریحی از مقام اول استان فوق العاده خوشایند و امیدوارکننده بود ولی با قراری که رسانه ها با یکدیگر داشتیم و یا حتی دیدارهای آن موقع را در مجاری رسمی بازتاب نمی دادیم.
روز بعد جمعی که نام برده شد به دیدار شیخ عبدالقادر فقیهی به منزلش در شیراز رفتیم و در این ملاقات مواردی مطرح که بخش هایی از آن به شرح زیر درج می شود:
دکتر ابوالفضل صلواتی زاده، دکترای حرفه ای مدیریت کسب و کار، از برنامه های کارآفرینی با استفاده از امکانات خوب دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور صحبت کرد و با بیان حضور مدیر کل نوآوری وزارت ارتباطات در اوز، از وجود همت و جدیت برای عملیاتی شدن طرح ۲۰۲۰ اوز نکاتی را عنوان کرد.
بانی دانشگاه آزاد اسلامی اوز با ابراز خرسندی از حضور جمعی از فعالان اجتماعی-فرهنگی و مسئولان اجرایی اظهار کرد:
از ابراز لطف حاضران تشکر و اضافه می کنم ایمان داشته باشیم هر کاری صورت می گیرد به لطف و خواست خداوند است و خودم مایل نیستم کسی نامم را ببرد ولی محبت همراهان باعث شرمندگی می شود.
فقیهی در خصوص تاسیس دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی گفت:
اوز فاقد جذابیت های کشاورزی و صنعتی است و بخش عمده ای از عوامل انسانی کارآفرین و یا آماده کار اوز را ترک می کنند بنابراین برای رونق و پیشرفت، بهترین گزینه سرمایه گذاری روی بخش فرهنگی، آموزش های پایه و عالی بود که خودم در تاسیس دو دانشگاه پیام نور و آزاد بانیت آن را به عهده گرفتم.
بانی دانشگاه آزاد اوز یادآور شد: البته قرار بود دانشگاه آزاد اوز در سال ۱۳۶۹ ساخته شود اما عملی نشد و بنابراین پیام نور تاسیس و دانشگاه آزاد مدتی بعد از آن راه اندازی شد و با پشتیبانی خیرین و هیئت امناء به ویژه با مدیریت عالی عبدالعزیز خضری به پیشرفت رسید.
فقیهی از سرعت کار و مشارکت خوب مردم در ساخت دانشگاه آزاد اسلامی و فعالیت های مثمر ثمر این دانشگاه به نیکی یاد کرد.
رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز در امارات متحده عربی با ابراز تاسف از ضعف آموزش پایه در بخش اوز افزود:
حضور دکتر صلواتی زاده در اوز و در راستای اهداف تعریف شده و با پشتیبانی دانشگاه آزاد به نظر می رسد دارد خوب پیش می رود که امید است این اهداف محقق شود.
در آخر نشست از لوح یادبودی که از طرف استاد جمال الدین مودب در توصیف خدمات شیخ عبدالقادر فقیهی تهیه شده و قرار بود در جشنواره خیران مدرسه ساز به وی اهدا شود، رونمایی شد.
لینک کوتاه:
سلام جناب خضری ممنون از خاطراتی که نگارش کرده اید و ممنون نکات مدیریتی بسیار خوبی در متن درج شده . استفاده کردم . تشکر می کنم
اثر ارزشمندی خواهد شد به شرط آنکه رنگ داستان بپاشید روی دیوار واژه هاش تا خوانده شود
جناب خضری ، نکته مهم این نوشته ، تاکید بر تاثیر مدیریت درست و توانایی است که یک شخص مدیر باید داشته باشد چرا که در غیر اینصورت حتی با داشتن دانش بالا ، نتیجه ی لازم بدست نخواهد آمد ، یعنی هم دانش لازم است و هم قدرت مدیریتی هر شخص در مسئولیتی که بر عهده دارد .
کمال
اشتغال زنان در عرصه مدیریت ابتدا موضع خود را در نقش پررنگ زنان و موفقیت آنها در اداراتی مانند شهرداری، فرمانداری،شورای شهر، مخابرات و… اعلام می دارم … و اینکه با افزایش آگاهی و ارتقای توانمندی زنان و قابلیتهای آنان در عرصه مدیریتی نمی توان آنها را در حاشیه نگه داشت. حضور زنان در عرصه های مختلف مدیریتی نشان دهنده خودباوری و آمادگی آنان در صحنه اجتماعی است، اما توجه به این نکته لازم است که انجام مشاوره با افرادی که در زمینه مدیریتی موفق بودهاند از جمله راهکارهایی است که بانوان میتوانند مسیر دشوار امور را راحتتر طی کنند… ادامه »
زنده باشین برای شهرمان اوز زحمت می کشین.
آقای رئیس چندین روزه که دنباله برگی از تاریخ خبری نیست نباید اینقدر فاصله بین یک وشماره بعدی بیاندازید خواننده دچار فراموشی میشود بهرحال خاطرات قشنگی مینویسید
سلام و شب بخیر خاطرات تمام شد؟