عدالت خواهی در طرح مسکن ملی
نام عدالت که وسط آید، مدینه فاضله ای در تصورات شکل می گیرد که به ناگاه بی طاقت می شویم ..
بی طاقتی از اینکه : تا کی شود و چه زمان آید برای دیدن دروازه هایش..؟
عدالتی که آنقدر پهنا در وسعت و نیز بی شمار در رشته های فرعی دارد که گاهی از اصل آن غافل می مانیم..
اما برای طبقه مستضعف جامعه، طبقه کارگری و قشری که نانش به ماه نرسیده به قرض مایحتاجش از بقالی سرکوچه تا اجاره بهای سقف خانه اش، شده تنشهای روحی و دوختن چشمی به بسته های معیشتی ،همچنان به دنبال عدالت و طرحی می گردد تا در میدان تاخت وتاز اسبهای سرکش تورم زمین و زمان ، به سقفی بی اجاره بر بالای سر خانواده اش برسد،
آیا طرح مسکن ملی، توان و پتانسیل این پوشش را برای طبقه کارگری شهرمان داراست..؟
در شهری که اکثریت ملکهایش به قباله هایی آراسته که ثبت دولتی نشده اند و صاحبانی از این ملکها، شاید از اولین کسانی بوده اند که نام خود را در سامانه های ثبتی مسکن، گنجانده باشند و به یقین هم در این شهر مسکن ندارند،
و نیز به یقین هم ،شرایط درج شده در طرح را دارا باشند، اما تکلیف املاک بی ثبتشان و منازلی که در سایر شهرهای ایران دارند،چه می شود؟
سازو کار این جدا سازی ها برای این شهر، چگونه خواهد بود؟
ولو اینکه جداسازی هم شد، تکلیف طبقه های مستضعفی که خانه دار شدن خویش را در رویا جستجو می کنند، ولی حتی در پیش پرداخت آن نیز در مانده اند، چه خواهد شد؟
و باز با استشهادهای صوری در شرط حضوری ۵ ساله که از شروط اعطای مسکن است چه می شود کرد؟
آیا رواست شخصی را با چندین قباله زمین که ثبت دولتی نشده ، اولویت دار قانونی دانست ولی کارگر شهروند را به سبب کمبود توان مالی نادیده گرفت؟
طرحهای ملی همچون ساخت مسکن انبوه، به واقع طرحهاییست الزامی که اگر چه دیر اقدام شده و شایدنتواند در رینگ کنترل تورم مسکن، اثرگذار باشد ولی نیاز مبرم کشور در همه مناطق است و در این نیاز،
اگر چاره ای به لحاظ شرایط این شهر اندیشیده نشود، اثری برای قشر کم رمق مالی و ضعیف جامعه محلی، نخواهد داشت.
یکی از راهکارهای پوشش خلا تشخیص موجود ، تشکیل تیم تحقیقاتی از درون انجمن خیریه این شهرستان است که خدماتش در همه این سالها خالصانه بعنوان امانتداری امین در جامعه محلی نمود پیدا کرده است و اثرات خیرخواهانه اش را با پوششهای حمایتی از اقشار ضعیف، بیماران، و مشاغل این شهر شاهد بوده ایم،
تشکیل تیمی از درون انجمن خیریه، که گام به گام از ابتدای این طرح با متولیان دولتی آن حرکت کند.و هدفی برای تشخیص حقداران واقعی باشد ومستضعفی که نیازمند سقف خانه است را شناسایی و یاری رساند تا پل ارتباطی این قشر ضعیف برای دستیابی به یکی از اهداف عالیه فقرزدایی، یعنی برخورداری از مسکن شود..
آنچه در حال حاضر ازشروط اعطای این مسکن به چشم می خورد، از توانمند بودن مالی در مسیر این طرح حکایت دارد و ناتوانان مستضعف همچنان باید یدکش نام قشری خود باشند، گویا عاجزیم برای برخواستنشان به سمت طبقه ای بالاتر،
به یقین عدالت محوری و فقرزدایی توسط دولت بدون همکاری با تشکلهای خیریه محلی، پای لنگی خواهد بود که برای درمانش ، به جراحان مشترک نیاز است.
لینک کوتاه:
مطلب خوبی بود، هرچند خوشبین نیستم که این یادداشت یا چند یادداشت حتی، بتواند بحران گرانی زمین و مسکن،نبود خانه برای اجاره کردن ومشکلان دیگر پیرامون مسکن رو با وجود دلالان و مافیا در این حوزه کاری از پیش برد.با این همه سپاس از پیگیری و گوشزد کردنتان.
مقاله عالی وبسیار خوب تحریر شده اما بعید میدانم توجهی به آن شود الان توسط ثروتمندان و حتی دلاان دیگر رمقی برای ضعفا باقی نگذاشته اند تا کسی رمیندار یا صاحب مسکن شود شما ازفلکه آبی که بزنی بیرون زمین خالی که بشود در آن بتفریح وباصطلاح خود را درطبیعت رها کرد وجود نداردحالا چدرو و برزگو د شته بزرگ کوچک وحتی تا میر الیاس تبدیل به باغ شهری ویا مزرعه بیحاصل وفقط برای تصرف زمینها ونابودی محیط زیست شده آن ورود بروز به قیمت آنها افزوده میشود از انجمن خیریه نوشته بودید به این انجمن هم امیدی نباید داشت
بسیار عالی
مطلب عالی بود بارها از خیرین عزیز خواهش کردم بکمک افراد بی خانه بویژه جوانان بیایند با این پولها ومیزان کم وام افراد بی خانه بجایی نمیرسند بویژه که تکلیف زمین هم روشن نیست از خیرین واقعآ خواهش میکنم گمک کنند تا این خانها برای افراد ثبت نام کرده که همه از طبقه بی درآمد وگم درآمددهستند حمایت کنند تا صاحب سقفی شوندصواب فراوان دارد